برابر پارسی : شایستگی ها، سزاواری ها، رواها، انجام پذیر
مباحات
برابر پارسی : شایستگی ها، سزاواری ها، رواها، انجام پذیر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
کارهای مباح و مشروع و روا
لغت نامه دهخدا
مباحات. [ م ُ ] ( ع ص ، اِ ) کارهای مباح و مشروع و روا. ( ناظم الاطباء ). ج ِ مباح.رجوع به مباح شود. || ( اصطلاح حقوقی ) و آن اموالی است که ملک اشخاص نباشد. اموالی است که بعنوان مالکیت در اختیار هیچ مقامی نباشد. ( فرهنگ حقوقی دکتر جعفری لنگرودی ). مباحات اموالی را گویند که مالک ندارد و هرکس میتواند طبق مقررات مربوطه به هر قسم آنها را تملک کند و همچنین طبق ماده 92 قانون مدنی ایران که میگوید «هرکسی میتواند با رعایت قوانین و نظامات راجعه به هریک از مباحات از آنها استفاده نماید». ( از حقوق مدنی ایران تألیف دکتر امامی ص 71 ).
پیشنهاد کاربران
درواقع معنی مباحات یعنی یک چیز هایی مالک ندارد و هرکس میتواندهرقسم ان را تملک کند
مباحات ( مفرد: مباحة ) : حلال ها، اعمال حلال
مباهات ( مفرد: مباهیة ) : افتخار، فخر، نازیدن، بالیدن
مباهات ( مفرد: مباهیة ) : افتخار، فخر، نازیدن، بالیدن
امول بدون مالک
اموالی است که بعنوان مالکیت در اختیار هیچ مقامی نباشد.
مباحات اموالی را گویند که مالک ندارد و هرکس میتواند طبق مقررات مربوطه به هر قسم آنها را تملک کند
مثل ابزیان و پرندگان
مباحات اموالی را گویند که مالک ندارد و هرکس میتواند طبق مقررات مربوطه به هر قسم آنها را تملک کند
مثل ابزیان و پرندگان
چیز هایی که مباح و حلال است
کلمات دیگر: