کلمه جو
صفحه اصلی

کتابت


مترادف کتابت : استنساخ، تحریر، ترقیم، ثبت، منشی گری، نگارش، نویسندگی

متضاد کتابت : قرائت

برابر پارسی : نوشتن، نویسندگی، دبیری

فارسی به انگلیسی

calligraphy


writing, inscription, secretaryship, calligraphy

writing, inscription


مترادف و متضاد

استنساخ، تحریر، ترقیم، ثبت، منشی‌گری، نگارش، نویسندگی ≠ قرائت


فرهنگ فارسی

نوشتن
۱ - ( مصدر ) نوشتن تحریر کردن . ۲ - ( اسم ) نویسندگی تحریر : [ یا در کتابت آن حرفی یا کلمه ای از قلم افتاده ... ] .

فرهنگ معین

(کِ بَ ) [ ع . کتابة ] (مص م . ) نوشتن ، نویسندگی .

لغت نامه دهخدا

کتابت.[ ک ِ ب َ ] ( ع مص ) کتابة. نبشتن. خطاطی :
که دال نیز چو ذال است در کتابت لیک
به ششصد و نود و شش کمست دال از ذال.
انوری.
|| ( اِمص ) عمل کاتب. کاتبی. دبیری. در عرف ادبا انشاء نثر است همچنانکه نثر شرح نظم است و ظاهراً در این جا مقصود همین است نه نوشتن ( تعریفات جرجانی ). کلام نثر گفتن. ( یادداشت مؤلف ). صاحب صبح الاعشی از اقسام کتابت بمعنی نثرنویسی و دبیری دو گونه را بدینسان آورده است :
1 - کتابت انشاء که هنر نوشتن و تألیف کلام و ترتیب معانی است و مشتمل است بر: مکاتبات ولایات ، مسامحات ، اطلاقات ، منشورهای اقطاع ، صلح نامه ها و امانات و سوگندنامه و آنچه در این معناست چون نوشتن حکم و مانند آن.
2 - کتابت اموال و آن مواردی از صنعت کتابت است که به تحصیل مال و صرف آن باز گردد چون کتابت بیت المال و خزائن سلطان و آنچه از اموال خراج گرد آید و آنچه در نفقات صرف شود و آنچه در این معناست چون کتابت سپاه و مانند آن. ( از صبح الاعشی ) :
ادب را به من بود بازو قوی
به من بود چشم کتابت قریر.
ناصرخسرو.
بنویسد آنچه خواهد و خود باز بسترد
بنگر بدین کتابت پر نادر و عجیب.
ناصرخسرو.
فردا به دیوان باید آمد و به شغل کتابت مشغول شد. ( تاریخ بیهقی ). فرمود که بر آن موجب که در خدمت بای توز بود [ ابوالفتوح بستی ] به سمت کتابت در آن حضرت موسوم باشد. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
منم که گاه کتابت سواد شعر مرا
فلک سزد که شود دفتر و ملک وراق.
خاقانی.
|| کتابت اطلاق بر علم شود، و منه قوله تعالی : «ام عندهم الغیب فهم یکتبون » ( قرآن 41/52 و 47/68 )؛ ای یعلمون. ( صبح الاعشی ). || ( اِ ) بمعنی مکتوب. ( آنندراج ). کتابت که مصدر است بمعنای مفعولی هم به کار رود. ( از اقرب الموارد ) :
با آنکه در کتابت اغیار هیچ نیست
بر رغم من مطالعه بسیار میکند.
شانی تکلو ( از آنندراج ).
بی لخت جگر از مژه برگشت سرشکم
شرمنده تر از قاصد گم کرده کتابت.
سنجر کاشی ( از آنندراج ).
بی لخت جگر بر لبم ای آه چرایی
ای قاصد گم کرده کتابت ز کجایی.
ارشداﷲ خان ( از آنندراج ).
- کتابت کشمیر ؛ مکتوبی که در او احوال کشمیر نوشته باشند. ( آنندراج ) :
گر طوطی خیال لبت نامه بر شود

کتابت .[ ک ِ ب َ ] (ع مص ) کتابة. نبشتن . خطاطی :
که دال نیز چو ذال است در کتابت لیک
به ششصد و نود و شش کمست دال از ذال .

انوری .


|| (اِمص ) عمل کاتب . کاتبی . دبیری . در عرف ادبا انشاء نثر است همچنانکه نثر شرح نظم است و ظاهراً در این جا مقصود همین است نه نوشتن (تعریفات جرجانی ). کلام نثر گفتن . (یادداشت مؤلف ). صاحب صبح الاعشی از اقسام کتابت بمعنی نثرنویسی و دبیری دو گونه را بدینسان آورده است :
1 - کتابت انشاء که هنر نوشتن و تألیف کلام و ترتیب معانی است و مشتمل است بر: مکاتبات ولایات ، مسامحات ، اطلاقات ، منشورهای اقطاع ، صلح نامه ها و امانات و سوگندنامه و آنچه در این معناست چون نوشتن حکم و مانند آن .
2 - کتابت اموال و آن مواردی از صنعت کتابت است که به تحصیل مال و صرف آن باز گردد چون کتابت بیت المال و خزائن سلطان و آنچه از اموال خراج گرد آید و آنچه در نفقات صرف شود و آنچه در این معناست چون کتابت سپاه و مانند آن . (از صبح الاعشی ) :
ادب را به من بود بازو قوی
به من بود چشم کتابت قریر.

ناصرخسرو.


بنویسد آنچه خواهد و خود باز بسترد
بنگر بدین کتابت پر نادر و عجیب .

ناصرخسرو.


فردا به دیوان باید آمد و به شغل کتابت مشغول شد. (تاریخ بیهقی ). فرمود که بر آن موجب که در خدمت بای توز بود [ ابوالفتوح بستی ] به سمت کتابت در آن حضرت موسوم باشد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
منم که گاه کتابت سواد شعر مرا
فلک سزد که شود دفتر و ملک وراق .

خاقانی .


|| کتابت اطلاق بر علم شود، و منه قوله تعالی : «ام عندهم الغیب فهم یکتبون » (قرآن 41/52 و 47/68)؛ ای یعلمون . (صبح الاعشی ). || (اِ) بمعنی مکتوب . (آنندراج ). کتابت که مصدر است بمعنای مفعولی هم به کار رود. (از اقرب الموارد) :
با آنکه در کتابت اغیار هیچ نیست
بر رغم من مطالعه بسیار میکند.

شانی تکلو (از آنندراج ).


بی لخت جگر از مژه برگشت سرشکم
شرمنده تر از قاصد گم کرده کتابت .

سنجر کاشی (از آنندراج ).


بی لخت جگر بر لبم ای آه چرایی
ای قاصد گم کرده کتابت ز کجایی .

ارشداﷲ خان (از آنندراج ).


- کتابت کشمیر ؛ مکتوبی که در او احوال کشمیر نوشته باشند. (آنندراج ) :
گر طوطی خیال لبت نامه بر شود
آئینه را کتابت کشمیر می کنم .

میرزا جلال اسیر (از آنندراج ).


- || در اصطلاحات الشعرا مکتوبی است که حروف پیچیده ٔ ناخوان داشته باشد.چنانکه حروف براهمه ٔ کشمیر که اشکال آن مختلف است بصور براهمه و بیت بالا مستند اوست غایتش بجای لبت خطت نوشته است . (از آنندراج ).
|| نوشته ای است که کسی به بنده اش دهد بر اینکه بنده اش پس از پرداختن مالی آزاد است و کتابت از آنجهت گفته اند که بنده ثمنی را که باید به مولایش بپردازد می نویسد و مولایش حکم آزادی وی را. (النهایة). قراردادی که بین مولی و عبد منعقدو به موجب آن مقرر می شود عبد پس از تسلیم چیزی به مولی آزاد گردد. کتابت بدو قسم مشروطه و مطلقه منقسم است . کتابت مشروطه عبارت است از آنکه مولی در ضمن قرارداد چنین شرط کند که اگر عبد مجموع آنچه را که تعهد کرده است تسلیم نکرد به همان حالت قبل از قرارداد درآید و کتابت مطلقه کتابتی است که در آن چنین شرطی مذکور نیست . در کتابت مطلقه عبد در مقابل تسلیم هر مقدار از آنچه که تعهد شده است به همان نسبت آزاد می شود. (یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. نوشتن.
۲. نویسندگی.

فرهنگ فارسی ساره

نویسندگی، نوشتن


دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بی گمان، کتابت، در گسترش دانش و جاودانه سازی ابعاد فرهنگ، نقش شگرفی دارد. نگارش و ثبت و ضبط، هماره نشانه والایی و بالایی تمدّن ها بوده و از مظاهر گران ارج تمدن و دانش به شمار می رفته است. خداوند مؤمنان را به کتابت فرمان داده و آنان را به این مهم مؤدّب ساخته است، پیامبر اسلام نیز بر این دستور تاکید ورزیده است و برخی از فقها فی الجمله معتقد به وجوب کتابت شده اند.
کتابت، هماره مهم ترین وسیله ثبت افکار، آگاهی ها و انتقال معارف و اخبار بوده است. دکتر نورالدین عتر می نویسد کتابت، یکی از مهم ترین وسایل حفظ معلومات و انتقال آن به نسل ها بوده است. یکی از عوامل مهم حفظ حدیث نیز ـ با همه گفتگوهایی که در چگونگی آن هست ـ کتابت بوده است. محقّقی دیگر نوشته است: خط و نگارش، یکی از نمودهای تمدّن و نشانه ای از آثار اجتماع و فرهنگ است؛ این است که هماره امّت های متمدّن و فرهنگ دوست، بدان همّت می ورزیده اند. و به تعبیر پژوهشگری دیگر: بی گمان، کتابت، اگر نگوییم مهم ترین عامل، قطعاً از مهم ترین عوامل حفظ و حراست از حدیث بوده است. نگاهی گذرا به تمدّن های گونه گون، نشانگر آن است که جامعه های متمدّن، به کتابت و نگارش ارج می نهادند و انسان هماره آن را وسیله ای برای گسترش و انتقال فرهنگ ها و ثبت و ضبط حوادث تلقّی کرده و از آن بهره جسته است. قرآن کریم و سنّت قویم نبوی، این عرف عقلا و شیوه پسندیده انسان ها را ارج نهاده و بر آن تأکید ورزیده است.
قرآن و کتابت
گفتیم قرآن، این پیام الهی که در جهت هدایت انسان و برکشیدن او به قلّه کمال است، با «تعلیم» و «قرائت» و «قلم» آغاز شد و بدین سان جایگاه بلند دانش و اهمیّت کتابت در این مکتب با اوّلین بخش پیام بلند رسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلّم) اعلام گردید. خداوند بزرگ در جهت عظمت بخشیدن به «قلم »، بدان سوگند یاد می کند، و آن را نعمتی بزرگ شمرده، خود را بدان می شناساند و می فرماید: «اقرا به اسم ربّک الذی خلق، … اقرا وربّک الاکرم الذی علّم بالقلم» خطیب بغدادی می گوید: خداوند مؤمنان را به کتابت فرمان داده و آنان را به این مهم مؤدّب ساخته و فرموده است: «ولاتَسأَموا أَن تَکتُبوهُ صَغیرًا أَو کَبیرًا إِلیٰ أَجَلِهِ ذٰلِکُم أَقسَطُ عِندَ اللَّهِ وَأَقوَمُ لِلشَّهادَةِ وَأَدنیٰ أَلّا تَرتابوا؛ و از نوشتن مدّت دین خود، چه کوچک و چه بزرگ ملول مشوید؛ این روش نزد خدا عادلانه تر است و شهادت را استواردارنده تر و شک و تردید را زایل کننده تر»افزون بر این ها، وجود الفاظ گونه گون در قرآن کریم از ماده «کتب» به مفهوم کتابت در ۵۷ مورد و واژه کتاب در ۲۶۲ مورد و «الاقلام» در برخی موارد، نشانگر این جایگاه بلند و مرتبت عظیم است. ( صالح احمد العلی به گونه ای شایسته آیات مرتبط با بحث را آورده و از چگونگی کاربرد مادة «ک ـ ت ـ ب» در ساختارهای مختلف آن و تأثیر آن در فرهنگ نگارش در میان مسلمانان، سخن گفته است خطیب بغدادی پس ازآنکه آیه دَین را آورده و از آن، تأکید قرآن بر کتابت را بهره می گیرد (که پیش تر آوردیم)، می نویسد: وقتی خداوند بر کتابت «دَین» در جهت حفظ و حراست آن، و جلوگیری از هرگونه تردید در آن، امر می کند، باید بر حفظ و حراست علم و حدیث و حقایق دینی برای جلوگیری از تردیدها و شک و شبهه ـ که حفظ و حراستش دشوارتر است ـ تأکید کند. سخن ارجمند یکی از محقّقان عرب را بیاوریم که نوشته است: قرآن کریم نه تنها در تاریخ عقیده ها و باورها راه درخشانی گشود، بلکه در تاریخ معارف بشری نیز با گرامیداشت عالمان و ارج گذاشتن به اندیشه وران، و با سوگند به نگاشته ها و قلم و نبشتارها ـ که برترین ارج گذاری است ـ چنین کرد. قرآن، اوّلین کتاب عربی است که به گونه ای دقیق و پیراسته، شکل کتابی کامل به خود گرفت. بدین سان، قرآن کریم اوّلین راهنمای مسلمانان در ثبت و ضبط و کتابت بوده است. آغازین تشویق ها و ترغیب ها از قرآن سرچشمه گرفته است و قرآن کریم بر شیوه پسندیده انسانی، و عرف قطعی عقلا، در کتابت و ثبت و ضبط علم و آگاهی ها تأکید ورزیده است.
کتابت و سنّت
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم)، مبلّغ و مبیّن قرآن ـ کتاب علم و قلم و بیان ـ که فلسفه وجودی مکتبش را گسترش آگاهی و نشر دانش معرفی می کند و می فرماید: «بالتعلیم ارسلت»، و بدین سان نشان می دهد که زدایش جهل و گستراندن دانش و آگاهاندن انسان، سرلوحه دعوتش است، آیا می تواند نسبت به این عامل مهم (کتابت) در گسترش فرهنگ و توسعه علم غفلت ورزد و اصحاب و معتقدان مکتبش را بدان فرانخواند؟ عبداللّه بن عمرو می گوید: پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: «دانش را به مهار کشید» گفتم: چگونه؟ فرمود: «با نگاشتن و ثبت و ضبط کردن» محدّثان آورده اند که مردی از انصار در محضر رسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلّم) می نشست، و سخنان آن بزرگوار را می شنید و به وجد می آمد و خوش می داشت، امّا نمی توانست حفظ کند. به پیامبر شکایت برد و گفت، کلام شما را می شنوم، امّا نمی توانم حفظ کنم؛ پیامبر فرمود: «حفظ را با دست راست یاری کن» (یعنی آنچه می شنوی بنویس!) رسول اللّه (صلی الله علیه وآله وسلّم) با فرمان عامّی در جهت تبیین وظایف پدران، بر همین امر تأکید ورزیده و فرموده است: «حقّ الولد علی الوالد ان یحسّن اسمه ویزوّجه اذا ادرک ویعلّمه الکتاب؛ حقّ فرزند بر پدر است که نامی نیکو بر او نهد و در زمان مناسب او را زن دهد و کتابت را بدو بیاموزد» پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) آن قدر بر این حقیقت فرهنگی تأکید می ورزید که فدای اسیران جنگی را تعلیم بی سوادان قرارداد. این نکته را بسیاری از مورّخان آورده اند. ابن سعد می نویسد: فدای اسیران بدر، چهار هزار درهم و کمتر از این بود و آنکه چیزی نداشت، باید به فرزندان انصار کتابت می آموخت. ماوردی می نویسد: فدای اسیران بدر، چهارهزار درهم بود و نیز تعلیم خط و کتابت به بی سوادان. بر پایه این تعلیمات است که عالمان و بزرگان، کتابت را مهم ترین آموزه مکتب و برترین عامل حراست علوم شرعی انگاشته اند و بدان تأکید ورزیده اند. علاّمه حسین بن عبدالصمد حارثی همدانی می نویسد: خط از بزرگ ترین امور مهم دینی و دنیوی است که بسیاری از امور دینی و علمی بر آن استوار است.
وجوب کتابت
...

[ویکی اهل البیت] کتابت (علم الحدیث). در کتابت که یکی از طرق تحمل حدیث است، شیخ برای شخص حاضر یا غایب، ابتدائا یا به خواهش او احادیثی نوشته، آنگاه به وی اجازه روایت آن را می دهد.
البته در این قسم، جمعی از نقل آن بدون اجازه استاد منع کرده اند بلکه باید بگوید: (کتب الی فلان، قال حدثنا) یا (اخبرنی فلان مکاتبة یا کتابة).

واژه نامه بختیاریکا

خط کِردِن

پیشنهاد کاربران

کتابت در حقوق =تنظیم سند

از واژه کَتَبَ در زبان عربی می آید و به معنای نوشتن و خوشنویسی است


کلمات دیگر: