برابر پارسی : پاسداری
کشیک دادن
برابر پارسی : پاسداری
فارسی به انگلیسی
to be on duty (as a sentinel), to keep watch
picket
لغت نامه دهخدا
کشیک دادن. [ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) کشیک کشیدن. نوبت پاسبانی دادن. پاسبانی محلی یا چیزی را برای مدتی به عهده گرفتن. نوبت داری کردن. پاسداری کردن.
کلمات دیگر: