مترادف گیجی : بی حواسی، پریشان حواسی، حواس پرتی، حیرت، سرگشتگی
گیجی
مترادف گیجی : بی حواسی، پریشان حواسی، حواس پرتی، حیرت، سرگشتگی
فارسی به انگلیسی
giddiness, dizziness, stupour, puzzled state
confusion, daze, distraction, dizziness, fog, fuddle, giddiness, haze, maze, muddle, perplexity, spaceiness, stupefaction, stupor, whirl, wooziness
فارسی به عربی
اذهل , تسلیة , حیرة , صرف الانتباه , فوضی
مترادف و متضاد
۱. بیحواسی، پریشانحواسی، حواسپرتی
۲. حیرت، سرگشتگی
بیحواسی، پریشانحواسی، حواسپرتی
حیرت، سرگشتگی
ژولیدگی، حیرت، بهت، گیجی، اغتشاش، سرگشتگی، سردرگمی، درهم ریختگی، بی ترتیبی، تحیر
ژولیدگی، سرافکندگی، پریشانی، گیجی، اغتشاش، دست پاچگی، درهم و برهمی، اغفال، اشتباهی گرفتن، اسیمگی
گمراهی، سرگرمی، تفریح، لذت، گیجی، پذیرایی، فریب خوردگی، نمایش
گیجی
بهت، گیجی، بیهوشی، گیج سازی، تخدیر
بهت، گیجی، بی حسی، خرفتی، کند ذهنی، بلاهت
دیوانگی، گیجی، حواس پرتی
گیجی، دست پاچگی
گیجی
حیرت، گیجی، تحیر، سرگردانی، مسئله
گیجی، تحیر
گیجی، ادم بیکار و تنبل، ادم بیکاره و مهمل، ادم تنبل، بیکاره، کند ذهنی، چرخ دلاله
گیجی
گیجی، حواس پرتی
گیجی، سرگیجه
گیجی، بیهودگی، بطالت، کند ذهنی، بیکاری تنبلی
گیجی، کرختی، خواب عمیق
فرهنگ فارسی
۱ - پریشانی حواس پراکندگی خاطر . ۲ - حیرانی سرگشتگی . ۳ - حماقت ابلهی .
احساس نااستواری همراه با احساس حرکت در سر
لغت نامه دهخدا
گیجی. ( حامص ) پریشانی و پراکندگی خاطر. || خدارت حواس. || حیرانی و سرگشتگی. || حماقت. ( ناظم الاطباء ). این لغت در جای دیگر دیده نشد. رجوع به گیج شود.
دانشنامه عمومی
گیجی اختلالی در درک فضایی و ثبات است. از آنجا که واژهٔ «گیجی» دقیق نیست، ممکن است به سرگیجه، عدم تعادل و پیش سَنکُپ یا یک احساس غیراختصاصی همچون حس حماقت یا حس دَوَران اطلاق شود.
wiki: ژانر درام است که در سال ۱۹۴۶ منتشر شد.
۱۴ فوریه ۱۹۴۶ (۱۹۴۶-02-۱۴)
۱۴ فوریه ۱۹۴۶ (۱۹۴۶-02-۱۴)
wiki: گیجی (فیلم)
دانشنامه آزاد فارسی
گیجی (stupor)
در پزشکی، حالت نیمه بیهوشی. در این حالت، بیمار به سؤالات جواب های مبهم می دهد یا فقط تحریکات دردناک باعث هوشیاری او می شوند. اغما حالت عمیق تری از بیهوشی است که در آن به هیچ وجه نمی توان بیمار را بیدار کرد.
در پزشکی، حالت نیمه بیهوشی. در این حالت، بیمار به سؤالات جواب های مبهم می دهد یا فقط تحریکات دردناک باعث هوشیاری او می شوند. اغما حالت عمیق تری از بیهوشی است که در آن به هیچ وجه نمی توان بیمار را بیدار کرد.
wikijoo: گیجی
فرهنگستان زبان و ادب
{dizziness} [پزشکی] احساس نااستواری همراه با احساس حرکت در سر
جدول کلمات
منگی
کلمات دیگر: