مترادف گمراه : ضال، غاوی، منحرف، منحط، ویلان، کژراه، سیاه دل، فاسد، ملحد
متضاد گمراه : مهتدی
misled, astray
aberrant, afield, astray, depraved, deviant, errant, perverse, perverted
کژراه، سیاهدل، فاسد
ملحد
ضال، غاوی، منحرف، منحط، ویلان، ≠ مهتدی
۱. ضال، غاوی، منحرف، منحط، ویلان،
۲. کژراه، سیاهدل، فاسد،
۳. ملحد ≠ مهتدی
۱. کسی که راه را گم کرده.
۲. [مجاز] کسی که از راه راست منحرف شده باشد.
〈 گمراه شدن: (مصدر لازم)
۱. راه خود را گم کردن.
۲. [مجاز] از راه راست منحرف شدن.
〈 گمراه کردن: (مصدر متعدی) [مجاز] کسی را از راه راست منحرف ساختن.
〈 گمراه گشتن: (مصدر متعدی) [مجاز] = گمراه شدن