برابر پارسی : سروده ها، چکامه ها، چامه
قصاید
برابر پارسی : سروده ها، چکامه ها، چامه
فرهنگ فارسی
جمع قصیده
( اسم ) جمع قصیده چکامه ها : فصحای عرب بقصاید سبعیات مفاخرت و مباهات می کردند .
( اسم ) جمع قصیده چکامه ها : فصحای عرب بقصاید سبعیات مفاخرت و مباهات می کردند .
( اسم ) جمع قصیده چکامه ها : فصحای عرب بقصاید سبعیات مفاخرت و مباهات می کردند .
لغت نامه دهخدا
قصاید. [ ق َی ِ ] ( ع اِ ) قصائد. ج ِ قصیدة. رجوع به قصیدة شود.
قصائد. [ ق َ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ قصیدة.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به قصیدة شود.
فرهنگ عمید
= قصیده
قصیده#NAME?
کلمات دیگر: