مترادف کشیک : پاس بخش، پاسدار، قراول، کشیک چی، نگاهبان، نگهبان، پست، پاس، مراقبت، نگهبانی
برابر پارسی : نگهبانی
watch, guard, post
guard, sentry
۱. پاسبخش، پاسدار، قراول، کشیکچی، نگاهبان، نگهبان
۲. پست،
۳. پاس، مراقبت، نگهبانی
پاسبخش، پاسدار، قراول، کشیکچی، نگاهبان، نگهبان
پست
پاس، مراقبت، نگهبانی