مترادف گورکن : حفار، قبرکن، لاحد، لحدساز
گورکن
مترادف گورکن : حفار، قبرکن، لاحد، لحدساز
فارسی به انگلیسی
gravedigger, grave-digger
gravedigger
فارسی به عربی
غریر , قندلفة
مترادف و متضاد
گورکن، دوره گرد، خرسک، دستفروش، خرده فروش، شغاره
گورکن، خادم
گورکن، قبرکن، مقنی، کارگر درون معدن
حفار، قبرکن، لاحد، لحدساز
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) شخصی که قبر برای میت کند و ازین راه روزی خورد قبر کن : تا چهل روز خاک می کندند در جهان گورکن چنین چندند . ( هفت پیکر ) ۲ - ( اسم ) پستانداری است وحشی از راست. گوشتخواران و از تیر. سموریان که به جث. یک سگ معمولی است . رنگ پشت و پهلو های بدن حیوان سفید و زیر شکمش سیاه است . طرفین صورت نیز دارای نواری سیاهرنگ طولی میباشد . این جانور دالانهای نسبه عمیق و پیچ و خم دار در زمین حفر میکند . گورکن همه چیز خوار است و غالبا از قورباغه ها و پستانداران کوچکتر از خود و مرغ و جوج. پرندگان و ریشه و میو. درختان و عسل تغذیه مینماید .
دهی است جزئ دهستان قاقازان بخش ضیائ آباد شهرستان قزوین واقع در ۲۷ هزار گزی شمال ضیائ آباد و ۱۱ هزاری گزی راه شوسه .
دهی است جزئ دهستان قاقازان بخش ضیائ آباد شهرستان قزوین واقع در ۲۷ هزار گزی شمال ضیائ آباد و ۱۱ هزاری گزی راه شوسه .
فرهنگ معین
( ~ . ) (اِمر. ) پستاندار شبگرد نقب زن از تیرة راسوسانان .
(کَ ) (ص فا. ) قبرکن .
(کَ ) (ص فا. ) قبرکن .
( ~ .) (اِمر.) پستاندار شبگرد نقب زن از تیرة راسوسانان .
(کَ) (ص فا.) قبرکن .
لغت نامه دهخدا
گورکن . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 27 هزارگزی شمال ضیأآباد و 11 هزارگزی راه شوسه . در کوهستان واقع و سردسیر است . سکنه ٔ آن 160 تن و آب آن از چشمه است . غلات دیمی و مختصر بنشن و لبنیات دارد. و شغل اهالی زراعت وگله داری و قالی و گلیم و جاجیم و جوراب بافی است . ساکنان از طایفه ٔ چگینی هستند و تغییر مکان نمی کنند. راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
گورکن . [ ک َ ] (نف مرکب ) شخصی که معاش او منحصر در کندن گورها باشد. (آنندراج ). حفار. (مهذب الاسماء). حفار و آنکه گور می کند. (ناظم الاطباء). قبرکننده . دفن کننده ٔ مردگان . (ولف ). لاحِد :
به خاقان چین گفت کای کامجوی
همی گورکن خواهد آن نامجوی .
بر که خنددبس خضر چون با شما بیند همی
گورکن در بحر و کشتی در بیابان داشتن .
لبی ز نان جنازه به گورکن ندهد
وگربباید با مرده خفت پایاپای .
گویند عیسی دگریم از طریق نطق
برکن بروتشان که به جز گورکن نیند.
تا چهل روز خاک می کندند
در جهان گورکن چنین چندند.
- امثال :
گورکن در بحر و کشتی در بیابان داشتن .
|| (اِ مرکب ) نام جانوری است چارپایه ، به هند بَجّو گویند. (غیاث ) (آنندراج ). کفتار. (ناظم الاطباء). ام عامر. ضبع.
به خاقان چین گفت کای کامجوی
همی گورکن خواهد آن نامجوی .
فردوسی .
بر که خنددبس خضر چون با شما بیند همی
گورکن در بحر و کشتی در بیابان داشتن .
سنائی (دیوان چ مدرس رضوی ص 365).
لبی ز نان جنازه به گورکن ندهد
وگربباید با مرده خفت پایاپای .
سوزنی .
گویند عیسی دگریم از طریق نطق
برکن بروتشان که به جز گورکن نیند.
خاقانی .
تا چهل روز خاک می کندند
در جهان گورکن چنین چندند.
نظامی (هفت پیکر ص 352).
- امثال :
گورکن در بحر و کشتی در بیابان داشتن .
سنایی (از امثال و حکم ج 3 ص 1329).
|| (اِ مرکب ) نام جانوری است چارپایه ، به هند بَجّو گویند. (غیاث ) (آنندراج ). کفتار. (ناظم الاطباء). ام عامر. ضبع.
گورکن. [ ک َ ] ( نف مرکب ) شخصی که معاش او منحصر در کندن گورها باشد. ( آنندراج ). حفار. ( مهذب الاسماء ). حفار و آنکه گور می کند. ( ناظم الاطباء ). قبرکننده. دفن کننده مردگان. ( ولف ). لاحِد :
به خاقان چین گفت کای کامجوی
همی گورکن خواهد آن نامجوی.
گورکن در بحر و کشتی در بیابان داشتن.
وگربباید با مرده خفت پایاپای.
برکن بروتشان که به جز گورکن نیند.
در جهان گورکن چنین چندند.
گورکن در بحر و کشتی در بیابان داشتن .
گورکن. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 27 هزارگزی شمال ضیأآباد و 11 هزارگزی راه شوسه. در کوهستان واقع و سردسیر است. سکنه آن 160 تن و آب آن از چشمه است. غلات دیمی و مختصر بنشن و لبنیات دارد. و شغل اهالی زراعت وگله داری و قالی و گلیم و جاجیم و جوراب بافی است. ساکنان از طایفه چگینی هستند و تغییر مکان نمی کنند. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
به خاقان چین گفت کای کامجوی
همی گورکن خواهد آن نامجوی.
فردوسی.
بر که خنددبس خضر چون با شما بیند همی گورکن در بحر و کشتی در بیابان داشتن.
سنائی ( دیوان چ مدرس رضوی ص 365 ).
لبی ز نان جنازه به گورکن ندهدوگربباید با مرده خفت پایاپای.
سوزنی.
گویند عیسی دگریم از طریق نطق برکن بروتشان که به جز گورکن نیند.
خاقانی.
تا چهل روز خاک می کندنددر جهان گورکن چنین چندند.
نظامی ( هفت پیکر ص 352 ).
- امثال :گورکن در بحر و کشتی در بیابان داشتن .
سنایی ( از امثال و حکم ج 3 ص 1329 ).
|| ( اِ مرکب ) نام جانوری است چارپایه ، به هند بَجّو گویند. ( غیاث ) ( آنندراج ). کفتار. ( ناظم الاطباء ). ام عامر. ضبع.گورکن. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین واقع در 27 هزارگزی شمال ضیأآباد و 11 هزارگزی راه شوسه. در کوهستان واقع و سردسیر است. سکنه آن 160 تن و آب آن از چشمه است. غلات دیمی و مختصر بنشن و لبنیات دارد. و شغل اهالی زراعت وگله داری و قالی و گلیم و جاجیم و جوراب بافی است. ساکنان از طایفه چگینی هستند و تغییر مکان نمی کنند. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
فرهنگ عمید
۱. کسی که پیشه اش کندن گور و به خاک سپردن مردگان است.
۲. (اسم ) (زیست شناسی ) پستانداری با بدن پهن و سنگین، پنجه های قوی و تیز، پوزۀ باریک، و موهای خاکستری که در زیر زمین دالان هایی برای پنهان شدن حفر می کند و شب ها برای شکار بیرون می آید، رودک.
۲. (اسم ) (زیست شناسی ) پستانداری با بدن پهن و سنگین، پنجه های قوی و تیز، پوزۀ باریک، و موهای خاکستری که در زیر زمین دالان هایی برای پنهان شدن حفر می کند و شب ها برای شکار بیرون می آید، رودک.
دانشنامه عمومی
گورکن گرازی (Arctonyx) گورکن موش خرما (Melogale) رودک (Meles) گورکن عسل خوار (Mellivora) گورکن آمریکایی (Taxidea)
دانشنامهٔ رشد
Wikipedia contributors, "Badger," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Badger&oldid=198680183
گورکَن جانور مهره داری است همه چیزخوار از خانوادهٔ راسویان (Mustelidae). گورکَن ۱۱ گونه مختلف دارد. ساختار آرواره گورکن چنان است که به آن امکان قفل کردن می دهد گر چه حرکت افقی آرواره اش نسبت به پستانداران دیگر محدود است. نوع اروپائی آن بزرگتر است. گورکن ها بدن کوتاه و چاق و پاهای کوتاه دارند که برای کندن مناسبند. سر آنها مثل راسو کشیده و گوشهایشان کوچک است. صورتشان سیاه است که چند لکه سفید دارد. بدنشان خاکستری رنگ است. خطوطی با رنگ روشنتر از سر تا دم را می پوشانند. پاهایشان تیره رنگ و شکمشان خاکستری روشن است. طول گورکن بالغ می تواند به ۹۰ سانتیمتر و وزنش به ۱۰ کیلوگرم برسد. گورکن ها روز را در لانه های زیرزمینی می گذرانند و شبها جهت شکار و تغذیه بیرون می روند. بعضی از این لانه ها بسیار بزرگ و پیچیده هستند. گورکن ها انفرادی یا گروهی (از ۲ تا ۱۵) زندگی می کنند. آنها از خود و بچه هایشان با سرسختی دفاع می کنند؛ حتی در مقابله با حیوانات بزرگتری مثل گرک یا خرس. سرعت دویدنشان می تواند به ۳۰ کیلومتر در ساعت برسد. این جانور پنجه های نیرومندش را برای نفوذ به لانه موریانه یا کندن زمین برای جستجوی غذا به کار می برد.
گورکن ها موجوداتی خجالتی و شبگردند. همهٔ انواع گورکن ها مهارت زیادی در حفر کردن زمین دارند و با استفاده از چنگال های دراز پاهای جلوی خود، زمین را می کنند تا غذا به دست آورند یا نقب بزنند. گورکن ها بطور کلی موجوداتی بی آزارند و با وجود دندان های قوی بیشتر از طعمه های کوچک و گیاهان تغذیه می کنند. بینایی آن ها ضعیف است، ولی حس بویایی و شنوایی بسیار بالایی نیز دارند.
دانشنامهٔ رشد
Wikipedia contributors, "Badger," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Badger&oldid=198680183
گورکَن جانور مهره داری است همه چیزخوار از خانوادهٔ راسویان (Mustelidae). گورکَن ۱۱ گونه مختلف دارد. ساختار آرواره گورکن چنان است که به آن امکان قفل کردن می دهد گر چه حرکت افقی آرواره اش نسبت به پستانداران دیگر محدود است. نوع اروپائی آن بزرگتر است. گورکن ها بدن کوتاه و چاق و پاهای کوتاه دارند که برای کندن مناسبند. سر آنها مثل راسو کشیده و گوشهایشان کوچک است. صورتشان سیاه است که چند لکه سفید دارد. بدنشان خاکستری رنگ است. خطوطی با رنگ روشنتر از سر تا دم را می پوشانند. پاهایشان تیره رنگ و شکمشان خاکستری روشن است. طول گورکن بالغ می تواند به ۹۰ سانتیمتر و وزنش به ۱۰ کیلوگرم برسد. گورکن ها روز را در لانه های زیرزمینی می گذرانند و شبها جهت شکار و تغذیه بیرون می روند. بعضی از این لانه ها بسیار بزرگ و پیچیده هستند. گورکن ها انفرادی یا گروهی (از ۲ تا ۱۵) زندگی می کنند. آنها از خود و بچه هایشان با سرسختی دفاع می کنند؛ حتی در مقابله با حیوانات بزرگتری مثل گرک یا خرس. سرعت دویدنشان می تواند به ۳۰ کیلومتر در ساعت برسد. این جانور پنجه های نیرومندش را برای نفوذ به لانه موریانه یا کندن زمین برای جستجوی غذا به کار می برد.
گورکن ها موجوداتی خجالتی و شبگردند. همهٔ انواع گورکن ها مهارت زیادی در حفر کردن زمین دارند و با استفاده از چنگال های دراز پاهای جلوی خود، زمین را می کنند تا غذا به دست آورند یا نقب بزنند. گورکن ها بطور کلی موجوداتی بی آزارند و با وجود دندان های قوی بیشتر از طعمه های کوچک و گیاهان تغذیه می کنند. بینایی آن ها ضعیف است، ولی حس بویایی و شنوایی بسیار بالایی نیز دارند.
wiki: محمدرضا هنرمند و نویسندگی محسن راستانی ساختهٔ سال ۱۳۶۳ است.
فرج الله سلحشور
سعید کشن فلاح
هادی پورفتحی
علی بیدلی
عبدالرضا ملهمی
فروغ آدینه
عبدالحسین سخاوت
محمداسماعیل یارمحمدی
الهام گلستان باغ
آنا ملهمی
خدیجه علیپور
طلا آدینه
معصومه کوتاهی نژاد
مطهره برادری
فرشته کوتاهی نژاد
محمود نوروز
حسین گلستان باغ
مجتبی فراورده
علی شاه حاتمی
محمدحسین صائمی
یدالله مجیدی
عظیم تنانی
مجیده علیپور
عباس برزن
جاسم کعب
حمید خاتون
احمد آدینه
فرج الله سلحشورسعید کشن فلاحهادی پورفتحیعلی بیدلیعبدالرضا ملهمی
فرج الله سلحشور
سعید کشن فلاح
هادی پورفتحی
علی بیدلی
عبدالرضا ملهمی
فروغ آدینه
عبدالحسین سخاوت
محمداسماعیل یارمحمدی
الهام گلستان باغ
آنا ملهمی
خدیجه علیپور
طلا آدینه
معصومه کوتاهی نژاد
مطهره برادری
فرشته کوتاهی نژاد
محمود نوروز
حسین گلستان باغ
مجتبی فراورده
علی شاه حاتمی
محمدحسین صائمی
یدالله مجیدی
عظیم تنانی
مجیده علیپور
عباس برزن
جاسم کعب
حمید خاتون
احمد آدینه
فرج الله سلحشورسعید کشن فلاحهادی پورفتحیعلی بیدلیعبدالرضا ملهمی
wiki: گورکن (فیلم)
جدول کلمات
حفار
کلمات دیگر: