مترادف گستاخانه : بی ادبانه، بی باکانه، بی محابا، تهورآمیز، جسورانه، دلیرانه، لجوجانه، متهورانه
گستاخانه
مترادف گستاخانه : بی ادبانه، بی باکانه، بی محابا، تهورآمیز، جسورانه، دلیرانه، لجوجانه، متهورانه
فارسی به انگلیسی
impudently
boldly, impertinent, impolitely, impudently, insolent, rough, irreverently, pertly, presumptuously, rude, saucily, shortly, uncivilly, ungraciously, unmannerly
مترادف و متضاد
بیادبانه، بیباکانه، بیمحابا، تهورآمیز، جسورانه، دلیرانه، لجوجانه، متهورانه
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - جسورانه دلیرانه : مولانا محمد عالم از علمای شهر سمرقند بود . بغایت دلیر و خیره و شوخ طبع شود و در بحث بسیار سخنان گستاخانه میگفت ...
لغت نامه دهخدا
گستاخانه. [ گ ُ ن َ / ن ِ ]( ص نسبی ، ق مرکب ) دلیرانه و بی ادبانه. ( آنندراج ).
فرهنگ عمید
۱. جسورانه.
۲. دلیرانه، بی باکانه.
۲. دلیرانه، بی باکانه.
پیشنهاد کاربران
لیچار
کلمات دیگر: