کلمه جو
صفحه اصلی

ماشی


مترادف ماشی : به رنگ ماش، سخن چینی، رونده

فارسی به انگلیسی

moss green color, greenish yellow, mossgreen

greenish yellow, mossgreen


عربی به فارسی

پياده , وابسته به پياده روي , مبتذل , بيروح


مترادف و متضاد

به رنگ ماش


سخن‌چینی


رونده


۱. به رنگ ماش
۲. سخنچینی
۳. رونده


فرهنگ فارسی

رونده، مشاه جمع
( اسم ) ۱- رونده . ۲- سخن چین جمع : مشات ( مشاه ).
ابوالقاسم الحسین بن محمد اسحاق الماشی المروزی از روات حدیث است

فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. ) ۱ - رونده . ۲ - سخن چین .

لغت نامه دهخدا

ماشی. ( ص نسبی ) منسوب به ماش. || هرچیز به رنگ ماش. ( ناظم الاطباء ). به رنگ ماش. سبز تیره و متمایل به خاکی. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). به رنگ دانه ماش. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- گل ماشی ؛ رنگ آجر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
|| هر غذای ساخته شده از ماش. ( ناظم الاطباء ).

ماشی. ( ع ص ) رونده و در حدیث است : اِن لِلحاج الماشی بکل خطو سبعماءة حسنة. ( منتهی الارب ). رونده. ( آنندراج ). به سرعت راه رونده. ( ناظم الاطباء ). اسم فاعل است و جمع آن مشاة و ماشون و مؤنث آن ماشیة است. ( از اقرب الموارد ). رونده. ج ، مشاة. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || سخن چین نزدیک والی ، یا عام است. ج ، مشاة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سعایت کننده و سخن چین. ج ، مشاة. ( ناظم الاطباء ).

ماشی. [ ] ( اِخ ) ابوالقاسم الحسین بن محمد اسحاق الماشی المروزی از روات حدیث است و به سال 359 درگذشته است. ( از لباب الانساب ج 3 ص 84 ).

ماشی . (ص نسبی ) منسوب به ماش . || هرچیز به رنگ ماش . (ناظم الاطباء). به رنگ ماش . سبز تیره و متمایل به خاکی . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). به رنگ دانه ٔ ماش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- گل ماشی ؛ رنگ آجر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| هر غذای ساخته شده از ماش . (ناظم الاطباء).


ماشی . (ع ص ) رونده و در حدیث است : اِن لِلحاج الماشی بکل خطو سبعماءة حسنة. (منتهی الارب ). رونده . (آنندراج ). به سرعت راه رونده . (ناظم الاطباء). اسم فاعل است و جمع آن مشاة و ماشون و مؤنث آن ماشیة است . (از اقرب الموارد). رونده . ج ، مشاة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || سخن چین نزدیک والی ، یا عام است . ج ، مشاة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سعایت کننده و سخن چین . ج ، مشاة. (ناظم الاطباء).


ماشی . [ ] (اِخ ) ابوالقاسم الحسین بن محمد اسحاق الماشی المروزی از روات حدیث است و به سال 359 درگذشته است . (از لباب الانساب ج 3 ص 84).


فرهنگ عمید

پیاده.

دانشنامه عمومی

ماشی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ماشی (جیرفت)
ماشی (چابهار)
ماشی (شوش)

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
ماشین


کلمات دیگر: