مترادف لوطی گری : جوانمردی، سخاوت، سماحت، فتوت، گذشت
لوطی گری
مترادف لوطی گری : جوانمردی، سخاوت، سماحت، فتوت، گذشت
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
جوانمردی، سخاوت، سماحت، فتوت، گذشت
فرهنگ فارسی
۱- عمل لوطی جوانمردی : فلانی خیلی لوطی گری دارد .
فرهنگ معین
(گَ ) (حامص . ) جوانمردی .
لغت نامه دهخدا
لوطی گری. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) صفت لوطی. جوانمردی. بخشندگی. آزادگی.
- لوطی گری سر کسی شدن ؛ از آداب لوطیان بوئی و بهره ای داشتن.
- لوطی گری سر کسی شدن ؛ از آداب لوطیان بوئی و بهره ای داشتن.
کلمات دیگر: