کلمه جو
صفحه اصلی

گورستان


مترادف گورستان : خاکستان، قبرستان، مزارستان، مزارگاه

فارسی به انگلیسی

burial ground, cemetery, graveyard, necropolis

cemetery


فارسی به عربی

مقبرة

مترادف و متضاد

cemetery (اسم)
گورستان، قبرستان، ارامگاه

necropolis (اسم)
گورستان، شهر اموات

charnel (اسم)
گورستان، قبرستان

god's acre (اسم)
گورستان، محوطه کلیسا

خاکستان، قبرستان، مزارستان، مزارگاه


فرهنگ فارسی

جائی که مردگان رازیرخاک میکنند، سرزمینی که در آن گوربسیارباشد، قبرستان، گورسان ووادی خاموشان هم گفته شده
( اسم ) جایی که در آن مرده ها را دفن کنند قبرستان : رسول خدا ص آن شب با جماعتی از یاران از مسجد بگورستان بقیع میشد ...

مکانی برای دفن مردگان


فرهنگ معین

(رِ ) (اِمر. ) قبرستان .

لغت نامه دهخدا

گورستان. [ رِ ] ( اِ مرکب ) قبرستان. ( آنندراج ). مرزغن. مرغزن. ( برهان ). بَلَد. جَبّان. جَبّانة. ( منتهی الارب ). مقبرة [ م َ ب َ رَ / م ُ ب َ رَ / م َ ب ِ رَ ]. ( ترجمان القرآن ) ( دهار )( منتهی الارب ). مَقْبَرة. ( منتهی الارب ) :
هر آنکو زاغ باشد رهنمایش
به گورستان بود پیوسته جایش.
( ویس و رامین ).
گفت این مشتی اوباشند... از هر جایی فرازآمده به یک ساعت از ایشان گورستانی توان کرد. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 42 ). بدیدم اینها به پای خویش به گورستان آمده اند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 435 ).
چه دَوَم بیهده سوی بستان
خود همی یابمش به گورستان.
سنایی.
چو آهو سبزه ای بر کوه دیده
ز شورستان به گورستان رمیده.
نظامی.
رجوع به گور شود.
- امثال :
نه نه نه نه پستان ، پستان برود گورستان . رجوع به امثال و حکم ج 4 ص 1857 شود.
این مرده و این گورستان . ( امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 337 ).

فرهنگ عمید

جایی که مردگان را زیر خاک می کنند، سرزمینی که در آن گور بسیار باشد، قبرستان، وادی خاموشان.

دانشنامه عمومی

گورستان، قبرستان، مزارستان یا آرامستان محل دفن اجساد انسان است. در برخی کشورها (همانند بخشی از کشور هندوستان) مردگان را می سوزانند ولی در اکثر نقاط جهان آنها را به خاک می سپارند با این تفاوت که مسیحیان در تابوت و مسلمانان بدون تابوت مردگان را در خاک گورستان دفن می کنند.
سنگ گور
فهرست گورستان های مشهور جهان
نهادهای دولتی ایران طی نشستی تصمیم گرفتند در نوشته های رسمی به جای واژه گورستان از واژه آرامستان استفاده کنند تا بدین وسیله از بار اندوهگین و منفی واژه گورستان اجتناب شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{cemetery} [باستان شناسی] مکانی برای دفن مردگان

گویش اصفهانی

تکیه ای: gurestun
طاری: qabrassun
طامه ای: gurestun
طرقی: gürassun
کشه ای: qabrassuni
نطنزی: guressun


پیشنهاد کاربران

" بنام خدا "

عزیزاستان =عزیزستان
پایان انسان
یا
آغاز انسان= آغازستان
ابدی گاه
غمکاه
غمگاه


ستودان

مزار، آرامگاه

آرامستان

قربا

فک کنم بشع!،
آرامستان، قبرستان، یا آرامگاه.
یکی از ایناس🤔


کلمات دیگر: