کلمه جو
صفحه اصلی

علاقات

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بدل دوست داشتن کسی را دوست داشتن . ۲ - ( اسم ) دوستی . ۳ - بستگی ارتباط جمع : علایق ( علائق ) علاقجات ( غلط ) یا علاقه قرابت . ارتباط خویشاوندی . یا علاقه محبت . دوستی قلبی . یا قطع علاقه . ترک دوستی دل کندن .

لغت نامه دهخدا

علاقات. [ ع َ ] ( ع اِ ) ج ِ علاقه.


کلمات دیگر: