کلمه جو
صفحه اصلی

قصاره الارض

فرهنگ فارسی

پاره از زمین نیکو خوشتر از روی گیاه و طراوت باندازه پنجاه گز یا زیاده از آن .

لغت نامه دهخدا

( قصارة الارض ) قصارة الارض. [ ق ُ رَ تُل ْ اَ ] ( ع اِ مرکب ) پاره ای از زمین نیکو خوشتر از روی گیاه و طراوت به اندازه پنجاه گز یازیاده از آن. ( منتهی الارب ). قطعة قصیرة من الارض و هی اسمنها ارضاً و اجودها نبتاً قدر خمسین ذراعاً و اکثر. ( اقرب الموارد ). || دانه ای که در سنبل بماند بعدِ کوفتن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

قصارة الارض . [ ق ُ رَ تُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) پاره ای از زمین نیکو خوشتر از روی گیاه و طراوت به اندازه ٔ پنجاه گز یازیاده از آن . (منتهی الارب ). قطعة قصیرة من الارض و هی اسمنها ارضاً و اجودها نبتاً قدر خمسین ذراعاً و اکثر. (اقرب الموارد). || دانه ای که در سنبل بماند بعدِ کوفتن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: