کلمه جو
صفحه اصلی

عشتروت

فرهنگ فارسی

۱ - شهری است در باشان در مشرق اردن ( تثنیه ۴ : ۱ یوشع ۱ : ۹ و ۳۱ : ۱۳ ) و آن همان بعشره میباشد که نامش در ( یوشع ۲۷ : ۲۱ ) مذکور است . برخی را عقیده بر آنست که تل عشره در جولان واقع بر آنست که تل عشره در جولان واقع است . ۲ - خدای صیدونیان ( داوران ۱۳ : ۲ ) که بت آن بصورت مخصوصی بود و عبادت این بت در سوریه و فنیقیه معمول بوده است . سلیمان عبادت آنرا در میان بنی اسرائیل نیز شیوع داد ( اول پادشاهی ۳۳ : ۱۱ ). یونانیان و رومیان آنرا استرتی مینامیدند و یوشیا این عبادت را که فی الحقیقه خلاعتی در صورت و پیرایه تقوی و دین داری بود از میان برداشت . عشتاروت را ملکه السمائ مینامیدند و غالبا عبادت آن با عبادت بعل مذکور است و بسیار از علما را عقیده بر آنست که مقصود از بعل آفتاب و مراد از عشتاروت ماه میباشد یا اینکه بعل قوه ذکوریه و عشتاروت قوه اناثیه است ( قاموس کتاب مقدس ).
یا عشتاروت شهری است در باشان در مشرق اردن و آن همان بعشره میباشد که نامش در یوشع مذکور است و برخی را عقیده بر آنست که تل عشره در جولان واقع است

لغت نامه دهخدا

عشتروت. [ ع َ ت َ ] ( اِخ ) عشتاروت. خدای صیدونیان ، که بت آن بصورت مخصوصی بود و عبادت این بت در سوریه و فنیقیه معمول بوده است. سلیمان عبادت وی را در بنی اسرائیل نیز شیوع داد که یونانیان و رومانیان آن را استرتی نامند و یوشیا این عبادت را که فی الحقیقه خلاعتی در صورت و پیرایه تقوی و دین داری بود از میان برداشت ، و عشتاروت را ملکةالسماء می نامیدند و غالباً عبادت او با عبادت بعل مذکور است و بسیاری از علماء بر آنند که قصد ازبعل آفتاب و قصد از عشتاروت ماهتاب میباشد یا اینکه بعل قوه ذکور و عشتاروت قوه اناثیه است و گمان میرود که بیشه های مذکور در میان اسرائیلیان محل عبادت همین خدائی مؤنث بوده است. ( از قاموس کتاب مقدس ).

عشتروت. [ ع َ ت َ ] ( اِخ ) عشتاروت. شهری است در باشان در مشرق اردن ، و آن همان بعشرة میباشد که نامش در «یوشع» مذکور است ، و برخی را عقیده بر آن است که تل عشرة در جولان واقع است. ( از قاموس کتاب مقدس ) ( از فرهنگ فارسی معین ).

عشتروت . [ ع َ ت َ ] (اِخ ) عشتاروت . شهری است در باشان در مشرق اردن ، و آن همان بعشرة میباشد که نامش در «یوشع» مذکور است ، و برخی را عقیده بر آن است که تل عشرة در جولان واقع است . (از قاموس کتاب مقدس ) (از فرهنگ فارسی معین ).


عشتروت . [ ع َ ت َ ] (اِخ ) عشتاروت . خدای صیدونیان ، که بت آن بصورت مخصوصی بود و عبادت این بت در سوریه و فنیقیه معمول بوده است . سلیمان عبادت وی را در بنی اسرائیل نیز شیوع داد که یونانیان و رومانیان آن را استرتی نامند و یوشیا این عبادت را که فی الحقیقه خلاعتی در صورت و پیرایه ٔ تقوی و دین داری بود از میان برداشت ، و عشتاروت را ملکةالسماء می نامیدند و غالباً عبادت او با عبادت بعل مذکور است و بسیاری از علماء بر آنند که قصد ازبعل آفتاب و قصد از عشتاروت ماهتاب میباشد یا اینکه بعل قوه ٔ ذکور و عشتاروت قوه ٔ اناثیه است و گمان میرود که بیشه های مذکور در میان اسرائیلیان محل عبادت همین خدائی مؤنث بوده است . (از قاموس کتاب مقدس ).


دانشنامه عمومی

عَشتَروت ایزدبانوی فنیقی باروری و زیبایی است.
فهرست شخصیت ها، مکان ها و رویدادهای افسانه ای یونان باستان
آابپتجچخدرزژسشفکگلمنوهی
برخی او را همتراز با ایشتار بابلی ها و برخی او را برابر با آرتمیس و آفرودیته می دانند.


کلمات دیگر: