( مصدر ) بردن غم و اندوه کسی را او را تسلیت دادن .
غم زدودن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
غم زدودن. [ غ َ زِ / زُ دو دَ ] ( مص مرکب ) بردن غم و اندوه. تسلیت :
غم از دل میزداید چون صباح عید رخسارت
نماز عیدواجب میکند بر خلق دیدارت.
غم از دل میزداید چون صباح عید رخسارت
نماز عیدواجب میکند بر خلق دیدارت.
صائب ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: