نام محلی که بر حسب روایت طوس نوذر سردار کیخسرو ساخت در محلی که کوسان نام داشت و آن در ناحیه پنجاه هزار مازندران است .
طوسان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طوسان. ( اِخ ) قریتی است به دوفرسنگی مرو شاهجان. ( معجم البلدان ).
طوسان. ( اِخ ) نام محلی که برحسب روایت ، طوس نوذر سردار کیخسرو ساخت در محلی که کوسان نام داشت و آن در ناحیه پنجاه هزار مازندران است. ( مازندران و استراباد رابینو ص 160 بخش انگلیسی ).
طوسان. ( اِخ ) نام محلی که برحسب روایت ، طوس نوذر سردار کیخسرو ساخت در محلی که کوسان نام داشت و آن در ناحیه پنجاه هزار مازندران است. ( مازندران و استراباد رابینو ص 160 بخش انگلیسی ).
طوسان . (اِخ ) قریتی است به دوفرسنگی مرو شاهجان . (معجم البلدان ).
طوسان . (اِخ ) نام محلی که برحسب روایت ، طوس نوذر سردار کیخسرو ساخت در محلی که کوسان نام داشت و آن در ناحیه ٔ پنجاه هزار مازندران است . (مازندران و استراباد رابینو ص 160 بخش انگلیسی ).
کلمات دیگر: