مترادف مهاجات : قدح، هجا، هجوگویی، هزل، هزل گویی، هجو یکدیگر کردن
مهاجات
مترادف مهاجات : قدح، هجا، هجوگویی، هزل، هزل گویی، هجو یکدیگر کردن
مترادف و متضاد
۱. قدح، هجا، هجوگویی، هزل، هزلگویی
۲. هجو یکدیگر کردن
فرهنگ فارسی
یکدیگرراهجوکردن، عیب همدیگرراگفتن
۱ - ( مصدر ) هجو کردن یکدیگر را . ۲ - ( اسم ) هجو گویی : [ ... مهاجرت شعرائ را از اسباب مهالک ممالک سالفه و امم ماضیه شمرده اند . ]
۱ - ( مصدر ) هجو کردن یکدیگر را . ۲ - ( اسم ) هجو گویی : [ ... مهاجرت شعرائ را از اسباب مهالک ممالک سالفه و امم ماضیه شمرده اند . ]
فرهنگ معین
(مُ ) [ ع . مهاجاة ] (مص م . ) یکدیگر را هجو کردن ، عیب همدیگر را گفتن .
فرهنگ عمید
یکدیگر را هجو کردن، عیب همدیگر را گفتن.
کلمات دیگر: