کلمه جو
صفحه اصلی

مهرساز


مترادف مهرساز : خاتم ساز، کلیشه ساز، گراورساز

فارسی به انگلیسی

engraver of seals, seal-maker, forger, counterfeiter

engraver of seals, counterfeiter


مترادف و متضاد

خاتم‌ساز، کلیشه‌ساز، گراورساز


فرهنگ فارسی

مهر سازنده آنکه دستینه سازد یا جاعل مهر که به دغا و فریب مهر کسی را جعل کند .

لغت نامه دهخدا

مهرساز. [ م ِ ] ( نف مرکب ) مهرانگیز. مهرورز. برانگیزنده محبت و مهر :
هم از بهر مهراب و سیندخت باز
هم از بهر رودابه مهرساز.
فردوسی.
هریک از چهره عالم افروزی
مهرسازی ومهربان سوزی.
نظامی.

مهرساز. [ م ُ ] ( نف مرکب ) مهرسازنده. آنکه دستینه سازد. سازنده مهر. حکاک. مهرکن. که مهر می سازد. که شغل وی مهر ساختن باشد. || جاعل مهر. که به دغا و فریب مهر کسی را جعل کند.

مهرساز. [ م ِ ] (نف مرکب ) مهرانگیز. مهرورز. برانگیزنده ٔ محبت و مهر :
هم از بهر مهراب و سیندخت باز
هم از بهر رودابه ٔ مهرساز.

فردوسی .


هریک از چهره عالم افروزی
مهرسازی ومهربان سوزی .

نظامی .



مهرساز. [ م ُ ] (نف مرکب ) مهرسازنده . آنکه دستینه سازد. سازنده ٔ مهر. حکاک . مهرکن . که مهر می سازد. که شغل وی مهر ساختن باشد. || جاعل مهر. که به دغا و فریب مهر کسی را جعل کند.


پیشنهاد کاربران

حراک

حکاک

زرگر حکاک کننده


کلمات دیگر: