کلمه جو
صفحه اصلی

منقرض شدن


مترادف منقرض شدن : ازبین رفتن، نابود شدن، انقراض یافتن، مضمحل شدن، برافتادن، برچیده شدن، پایان یافتن، اضمحلال یافتن

فارسی به انگلیسی

fall

مترادف و متضاد

ازبین‌رفتن، نابود شدن، انقراض یافتن، مضمحل شدن، برافتادن، برچیده شدن، پایان یافتن، اضمحلال‌یافتن


فرهنگ فارسی

( مصدر ) از بین رفتن نابود شدن : [ سلسله آل مظفر بدست تیمور منقرض شد .]

پیشنهاد کاربران

die out

extinct


کلمات دیگر: