کلمه جو
صفحه اصلی

اقلید

فرهنگ فارسی

کلید، اقالید جمع
( اسم ) کلید مقلاد .
بلوکی است از فارس . در پنج فرسنگی جنوبی آباده در دامنه کوه افتاده شهری است در استخر فارس و دارای ولایت و مزارع است .

لغت نامه دهخدا

اقلید. [ اِ ] (اِخ ) بلوکی است از فارس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در پنج فرسنگی جنوبی آباده در دامنه ٔ کوه افتاده شهری است در استخر فارس و دارای ولایت و مزارع است . (معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ). شهرکی کوچک است و حصاری دارد و دارای جامع و منبر و هوایی سردسیری و معتدل است و آبی خوش و روان دارد. محصول آن انواع میوه جات و غله . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ). اقلید السرمق .(صورالاقالیم اصطخری ). بپارسی آن هر دو کلمه را کلید و سرمه خوانند. (جهان نامه ).


اقلید. [ اِ ] (ع اِ) حلقه ٔ بینی شتر ماده . || رسن از برگ خرما که سر خنور را بدان بندند. || رشته ای مانند تار از روی که بر حلقه ٔ بینی شتر و بر حلقه ٔ گوشواره پیچند. || گردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || معرب کلید و بمعنی آن . (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دربند و کلید. (آنندراج ). ج ، اقلاد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، اقالید. (آنندراج ).


اقلید. [ اِ ] ( ع اِ ) حلقه بینی شتر ماده. || رسن از برگ خرما که سر خنور را بدان بندند. || رشته ای مانند تار از روی که بر حلقه بینی شتر و بر حلقه گوشواره پیچند. || گردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || معرب کلید و بمعنی آن. ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). دربند و کلید. ( آنندراج ). ج ، اقلاد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ج ، اقالید. ( آنندراج ).

اقلید. [ اِ ] ( اِخ ) بلوکی است از فارس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). در پنج فرسنگی جنوبی آباده در دامنه کوه افتاده شهری است در استخر فارس و دارای ولایت و مزارع است. ( معجم البلدان ) ( مراصدالاطلاع ). شهرکی کوچک است و حصاری دارد و دارای جامع و منبر و هوایی سردسیری و معتدل است و آبی خوش و روان دارد. محصول آن انواع میوه جات و غله. ( فارسنامه ابن البلخی ). اقلید السرمق.( صورالاقالیم اصطخری ). بپارسی آن هر دو کلمه را کلید و سرمه خوانند. ( جهان نامه ).

فرهنگ عمید

کلید.

دانشنامه عمومی

اقلید مرکز شهرستان اقلید، یکی از شهرهای شمالی استان فارس ایران می باشد. فاصله آن از شیراز، اصفهان، یزد و یاسوج به ترتیب ۲۷۵، ۲۳۰، ۲۱۰ و۱۸۰ کیلومتر است. یکی از مناطق کوهستانی وسرسبز فارس است ودارای آب هوای سرد و کوهستانی است. کوه بل اقلید با ۳۹۴۳ متر ارتفاع، بلندترین قله استان فارس در جنوب این شهرستان قرار دارد. این شهر ارتفاعاتی برفگیر دارد که موجب می شود مناظر زیبای برفی تقریباً تا اواخر فصل بهار در آن مشاهده شود. بارش برف مناظری چشم نواز در زمستان و تفرج گاه هایی بی بدیل از چشمه های جوشان و رودخانه های خروشان، در فصل بهار و تابستان می آفریند. کوه های بلند در طول مسیرجاده ای زیبا پدیدمی آورند وجود دشت های بسیار وسیع وحاصلخیز در اطراف آن مانند دشت نمدان، آسپاس وپکان در فصل بهار و تابستان چشم اندازی روح نوازرابرای هرگردشگر تصویر می کنند. درفصل تابستان در کنار هوای خنک و مطبوع حضورعشایر بررونق تفریحی آن می افزاید. واحدهای اقامتی هتل شهرداری و هتل کیان در تمام طول سال و مدارس در تعطیلات نوروزی و فصل تابستان برای میهمانان و گردشگران آماده اند.. مدارک معتبری در پلیس جنوب دسترس است که در زمان حمله نیروهای پرتغال و انگلیس از جنوب به قصد تصاحب قسمت جنوبی ایران از طریق حملات پاتکی به مدخل ورودی فارس آباده امروزه و اقدام به تطمیع و اختلاف سرانجام با ایستادگی مردم ساکن شمال فارس اقلید و بخصوص حضور عشایر برای دفع حملات از مقابل دروازه های ورودی فارس انجامید و منجر به شکست نیروهای انگلیسی شد
کلید فارس
سایت مرکز آموزش عالی اقلید
سایت خبری اقلید
پارک انقلاب، پارک پارسیان، تفرج گاه محمد رسول الله، سرداب، بید سبحان، دامنه های کوه بل، دریاچه کافتر، آبشار تنگ براق، قدمگاه سده، چشمه بالنگان حاجی آباد، گور بهرام، آسپاس، باغ گل خارستان، قلعه شهرآشوب، پارک شهرآشوب، فی منی حسن آباد، قوره دان امامزاده اسماعیل و چشمه امامزاده سید محمد کافترو چشمه های متعددی که فضاهای فرح بخش و زیبایی را فراهم آورده اند به همراه دامنه کوه ها و سواحل رودخانه هاو حاشیه سد ملاصدرااز مهم ترین جاذبه های طبیعی شهر و شهرستان اقلید به شمار می آیند.
اقلید واقع در طول جغرافیایی ۵۲ درجه و ۷۲ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۹۰ دقیقه و بلندی حد اقل۲۳۰۰ متری از سطح دریا می باشد. شهرستان اقلید جزء مناطق کوهستانی و مرتفع کشور به شمار می رود و شهر اقلید دومین شهر بلند در استان فارس پس از صفاشهر و ششمین شهر مرتفع کشور است. ارتفاعات آن دنباله سلسله جبال زاگرس بوده و حداکثر ارتفاع آن از سطح دریا ۳۹۴۳ متر بنام کوه بل در جنوب اقلید است. دارای زمستان های سردو تابستان های معتدل می باشد. حداکثر درجه حرارت برابر با ۳۷ درجه سانتیگراد و حداقل آن ۲۲- درجه سانتیگراد در سردترین ماه سال است. متوسط بارندگی سالیانه در این شهر بین ۳۳۰–۳۰۰ میلی متر است. این شهر یکی از نواحیی بادخیز استان بوده و اکثر مواقع سال سرعت باد قابل ملاحظه است.
پیشینه منطقه با توجه به فصل اول پژوهش باستان شناسی و نشانه هایی که در دسترس است به پنج هزار سال پیش از میلاد می رسد. آثار تاریخی مانند حوضچه دختر گبر، کتیبه و غار تنگ براق، کوشک زر، کتیبه کوه بل، باتلاق گور بهرام، چشمه شیرین، تل باکون (بکان) و قلعه ها و تپه های باستانی و ده ها نشانه کوچک و بزرگ دیگر گواه بر قدمت تاریخی این قلمرو است. در گذشته جاده شاهی یعنی راه اصلی اصفهان ـ شیراز از اقلید می گذشته است و به همین دلیل نقشی مهمتر و کلیدی تر از سایر شهرستان ها در تحرک فعالیت های اقتصادی و اجتماعی سرزمین پارس داشته است. این شهر زمانی گوشه ای از شاهنشاهی هخامنشیان به نام آزارگاتا و مرکز تربیت اسب جنگی کوروش به شمار می آمده است. به استناد آثار بجا مانده از کتب تاریخی و سفرنامه های جهانگردان، اقلید در دوران پیش از اسلام نیز شهری آباد و مطرح بوده است. در کتاب تاریخ فارسنامه ناصری از انتشارات کتابخانه سنایی آمده است که قدمت اقلید مربوط به دوران ساسانیان است و سنگ نوشته موجود در تل قلات مشتمل بر ۲۱ سطر خط پهلوی (مربوط به سال ۱۳۳۴ هـ. ش) مؤید این موضوع است.در مورد وجه تسمیه اقلید "اقلید در زبان یونانی به معنای کلید است هر آن که آن را فتح نمود گویا فارس را فتح نموده است. " مردم (دال) کلمه کلید را به (لام) تبدیل کرده و در محاورات خود کلیل می گفته اند.

پیشنهاد کاربران

اقلید ( آق لید ) غین وقاف در فارسی نیست. و مخصوص زبان تورکی است. اقلید یک کلمه ی تورکی است.

اقلید معرب کلمه اکلید یا همان کلید است و کلیل نیز در میان عامه معروف است. . . این شهر از دوران هخامنشیان محل پرورش اسب واسواران سپاه پارس بود . . . می توان وجهه تسمیه اسم این شهر بعنوان کلید را بعنوان این موضوع در نطر گرفت که این شهر کلید ورود به ساتراپ پارس بود و با فتح این شهر عملا می توانستند به این ساتراپ وارد شوتد


کلمات دیگر: