با کسی سوگند خوردن کسی را سوگند خوردن
مقاسمه
فرهنگ فارسی
با کسی سوگند خوردن کسی را سوگند خوردن
فرهنگ معین
(مُ سَ مَ یا س مِ) [ ع . مقاسمة ] 1 - (مص م .) چیزی را با هم تقسیم کردن ، چیزی را با یکدیگر بخش کردن . 2 - در فارسی تشخیص مقدار مالیات دیوان به وسیلة تعیین سهم معینی از محصول .
( ~.) [ ع . مقاسمة ] 1 - (مص ل .) سوگند یاد کردن . 2 - (مص م .) سوگند دادن کسی را.
( ~. ) [ ع . مقاسمة ] ۱ - (مص ل . ) سوگند یاد کردن . ۲ - (مص م . ) سوگند دادن کسی را.
لغت نامه دهخدا
مقاسمة. [ م ُ س َ م َ ] (ع مص ) با کسی سوگند خوردن . (المصادرزوزنی ). کسی را سوگند خوردن . (تاج المصادر بیهقی ). از برای کسی سوگند خوردن . (ترجمان القرآن ). سوگند کردن برای کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || کسی را سوگند دادن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || با کسی چیزی قسمت کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). چیزی را با کسی بخش کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || بهره و بخش خود را گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مدخل بعد شود.
فرهنگ عمید
۲. سوگند یاد کردن برای کسی، کسی را سوگند دادن.
دانشنامه آزاد فارسی
نوعی از خراج و گاه مرادف با خراج به کار می رود. با این حال، از حیث معنای اصطلاحی تفاوت اندکی با خراج دارد. هر دو مالیاتی اند که بر زمین بسته می شود، با این تفاوت که مقاسمه، حصّۀ معیّنی از محصول زمین مانند عُشر (یک دهم) است و خراج مال معیّن است.