نادان، کم هو ، کندذهن
( اسم ) ۱ - نادان غافل . ۲ - ساده لوحی که زود بتوان او را فریفت ساده دل : لختی پشت دست خایی و روی سینه خراشی چنانکه آن زیرک شریک مغفل کرد و سود نداشت . ] ( کلیله . مصحح مینوی . ۱۱۷ )
موی زیر لب و گرداگرد آن
( اسم ) ۱ - نادان غافل . ۲ - ساده لوحی که زود بتوان او را فریفت ساده دل : لختی پشت دست خایی و روی سینه خراشی چنانکه آن زیرک شریک مغفل کرد و سود نداشت . ] ( کلیله . مصحح مینوی . ۱۱۷ )
موی زیر لب و گرداگرد آن