تصفيه وتزکيه کردن , تنبيه کردن , توبيخ وملا مت کردن , ادب کردن , گوشمال دادن , مجازات کردن , کيفر دادن
عاقب
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
نائب مهتر و قائم مقام آن بعد از وی شتر ماده که بقیه گیاه خورد .
فرهنگ معین
(ق ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - از پی آینده . ۲ - جانشین ، قائم مقام .
لغت نامه دهخدا
عاقب. [ ق ِ ] ( ع ص ، اِ ) نائب مهتر و قائم مقام آن بعد از وی. ( منتهی الارب ). || نائب و خلیفه پیشینیان در امر نیکو، و منه قول النبی ( ص ) و أنا العاقب ؛ أی آخر الانبیاء. کسی که جانشین بزرگی شود و رتبت او بعد از آن است ، و منه جاءالسید و العاقب. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) هر چیز که جانشین شی پیشین خود شود. ( منتهی الارب ). || شتر ماده که بقیه گیاه خورد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).
عاقب. [ ق ِ ] ( اِخ ) واپسین پیغامبران یعنی محمد ( ص ). ( مهذب الاسماء ). نام پیغمبر مسلمانان. ( اقرب الموارد ).
عاقب. [ ق ِ ] ( اِخ ) واپسین پیغامبران یعنی محمد ( ص ). ( مهذب الاسماء ). نام پیغمبر مسلمانان. ( اقرب الموارد ).
عاقب . [ ق ِ ] (اِخ ) واپسین پیغامبران یعنی محمد (ص ). (مهذب الاسماء). نام پیغمبر مسلمانان . (اقرب الموارد).
عاقب . [ ق ِ ] (ع ص ، اِ) نائب مهتر و قائم مقام آن بعد از وی . (منتهی الارب ). || نائب و خلیفه ٔ پیشینیان در امر نیکو، و منه قول النبی (ص ) و أنا العاقب ؛ أی آخر الانبیاء. کسی که جانشین بزرگی شود و رتبت او بعد از آن است ، و منه جاءالسید و العاقب . (اقرب الموارد). || (اِ) هر چیز که جانشین شی ٔ پیشین خود شود. (منتهی الارب ). || شتر ماده که بقیه ٔ گیاه خورد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
فرهنگ عمید
ازپس آینده، جانشین.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی عَاقَبَ: عقاب کرد - عقوبت کرد(کلمه عقاب به معنای مؤاخذه انسان است به نحوی ناخوشاید ، در مقابل کاری ناخوش آیند که عقاب شونده مرتکب شده ، و اگر این مؤاخذه را عقاب نامیدهاند ، بدین مناسبت است که درعقب و دنباله ی عمل ناخوش آیندی قرار دارد)
ریشه کلمه:
عقب (۸۰ بار)
ریشه کلمه:
عقب (۸۰ بار)
wikialkb: عَاقَب
کلمات دیگر: