کلمه جو
صفحه اصلی

پایداره

فرهنگ فارسی

( صفت ) یاری دهنده پایمرد مددکار.
مددکار یاری دهنده

لغت نامه دهخدا

پایداره. [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) مددکار. یاری دهنده. ( برهان ). پایمرد. ( جهانگیری ) ( رشیدی ) ( برهان ) :
زهی مودت تو پایداره اقبال
زهی عداوت تو دست موزه حرمان.
رضی الدین نیشابوری ( از فرهنگ جهانگیری ).


کلمات دیگر: