کلمه جو
صفحه اصلی

پای گشادن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- پای باز کردن بجاییباز آمدن. ۲- طلاق دادن مطلقه کردن . ۳- گریختن.

لغت نامه دهخدا

پای گشادن. [ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) بازآمدن باشد. بمعنی اینکه قبل از این نمی آمد و حالا می آید. ( برهان ). پاگشا کردن. || طلاق دادن. ( برهان ). مطلقه کردن. || گریختن. ( برهان ).


کلمات دیگر: