کلمه جو
صفحه اصلی

جای بودن

فرهنگ فارسی

سزاوار بودن

لغت نامه دهخدا

جای بودن. [ دَ] ( مص مرکب ) سزاوار بودن. شایسته بودن :
به شه نواخته شد فخر دین و جای بود
بدین نوازش شاه ار کند تفاخر و ناز.
سوزنی.


کلمات دیگر: