کلمه جو
صفحه اصلی

بادغد شدن

فرهنگ فارسی

بادزده شدن فاسد شدن

لغت نامه دهخدا

بادغدشدن. [ غ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بادزده شدن. فاسد شدن. تباه شدن. روغن و مانند آن تند و تیز شدن ، بعلت مجاورت هوا. باد کشیدن. رجوع به باد کشیدن شود.


کلمات دیگر: