که چشمانی چون نرگس دارد
نرگس چشم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نرگس چشم. [ ن َ گ ِ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) که چشمانی چون نرگس دارد. که چشمانی خمارآلوده دارد :
عنبرین خطی و بیجاده لب و نرگس چشم
حبشی موی و حجازی سخن و رومی دیم.
فر گل و آب یاسمین دارد.
عنبرین خطی و بیجاده لب و نرگس چشم
حبشی موی و حجازی سخن و رومی دیم.
فرخی.
نرگس چشما جبین و عارض توفر گل و آب یاسمین دارد.
سوزنی.
کلمات دیگر: