بد دل شدن ٠ ترسیدن ٠
لیع
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لیع. ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ).
لیع. [ ل َ ] ( ع مص ) بددل شدن. ( تاج المصادر ). ترسیدن. ( منتخب اللغات ).
لیع. [ ل َ ] ( ع مص ) بددل شدن. ( تاج المصادر ). ترسیدن. ( منتخب اللغات ).
لیع. (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ).
لیع. [ ل َ ] (ع مص ) بددل شدن . (تاج المصادر). ترسیدن . (منتخب اللغات ).
کلمات دیگر: