کلمه جو
صفحه اصلی

نرگسی زدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گوشه دستاررابصورت نرگس ساخته برکناردستارنصب کردن .۲ - اشاره وایماکردن بچشم : یاد آن شوخی که چشمک برنگاهش میزدم نرگسی برگوشه چشم سیاهش میزدم . ( ناظم هروی فرنظا. )

لغت نامه دهخدا

نرگسی زدن. [ ن َ گ ِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) چشمک زدن. ( غیاث اللغات ) ( از چراغ هدایت ) ( آنندراج ). رجوع به نرگسی شود.


کلمات دیگر: