نردک
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
نردکوچک .
لغت نامه دهخدا
نردک. [ ن َ دَ ] ( اِ مصغر ) مصغر نرد. || ( اِ ) لغز.چیستان. ( انجمن آرا ) ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || افسانه. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). به این معانی مصحف بردک و پردک است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). رجوع به بردک شود.
کلمات دیگر: