کلمه جو
صفحه اصلی

نده

فرهنگ فارسی

ده کوچکی است از دهستان بویر احمدی سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان است .

لغت نامه دهخدا

نده. [ ن َدْه ْ ] ( ع مص ) زجر کردن و راندن شتران را به بانگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). راندن و دور کردن شتر را. ( ناظم الاطباء ). || زجر کردن و طرد و رد کردن کسی را با بانگ. ( از اقرب الموارد ). || به یک بار راندن شتران را یا راندن و فراهم آوردن شتران را. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). راندن شتران را با هم یا راندن و جمع کردن شتران را. ( از اقرب الموارد ) .

نده. [ -َن ْ دَ / دِ ] ( پسوند ) علامت اسم فاعل است که به آخر ریشه دوم فعل ( امر مفرد حاضر ) درآید و حرف قبل از خود را فتحه دهد و اسم فاعل سازد: آراینده. آرنده. آموزنده. آینده. افکننده. اندازنده. بارنده. بافنده. بالنده. برنده. پاینده. پرنده. پیراینده. تابنده. تازنده. جنبنده. چراننده. چرنده. چسباننده. چسبنده. چسپاننده. چماننده. چمنده. خرامنده. خرنده. خورنده. خیزنده. دارنده. داننده. درنده و غیره. رجوع به هر یک از این مدخل ها شود.

نده. [ ن َ دِه ْ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بویراحمدی سرحدی بخش کهکیلویه ٔشهرستان بهبهان. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

نده . [ -َن ْ دَ / دِ ] (پسوند) علامت اسم فاعل است که به آخر ریشه ٔ دوم فعل (امر مفرد حاضر) درآید و حرف قبل از خود را فتحه دهد و اسم فاعل سازد: آراینده . آرنده . آموزنده . آینده . افکننده . اندازنده . بارنده . بافنده . بالنده . برنده . پاینده . پرنده . پیراینده . تابنده . تازنده . جنبنده . چراننده . چرنده . چسباننده . چسبنده . چسپاننده . چماننده . چمنده . خرامنده . خرنده . خورنده . خیزنده . دارنده . داننده . درنده و غیره . رجوع به هر یک از این مدخل ها شود.


نده . [ ن َ دِه ْ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بویراحمدی سرحدی بخش کهکیلویه ٔشهرستان بهبهان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


نده . [ ن َدْه ْ ] (ع مص ) زجر کردن و راندن شتران را به بانگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). راندن و دور کردن شتر را. (ناظم الاطباء). || زجر کردن و طرد و رد کردن کسی را با بانگ . (از اقرب الموارد). || به یک بار راندن شتران را یا راندن و فراهم آوردن شتران را. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). راندن شتران را با هم یا راندن و جمع کردن شتران را. (از اقرب الموارد) .


دانشنامه عمومی

نده (به عربی: ندة) یک روستا در سوریه است که در ناحیه مرکزی اعزاز واقع شده است. نده ۳۰۵ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای سوریه


کلمات دیگر: