( مصدر ) ۱ - پاشیدن گوهر نثار کردن جواهر ۲ - بخشیدن گوهر . ۳ - سخاوت داشتن کرم کردن . ۴ - ریختن قطرات ( ابر ) باریدن باران . ۵ - اشک ریختن .
گهر باریدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گهر باریدن. [ گ ُ هََ دَ ] ( مص مرکب ) مخفف گوهر باریدن. رجوع به همین کلمه شود.
کلمات دیگر: