کمال الدین یکی از علمای نحو اوراست تنقیح المناط و اساس القواعد
حسین فارسی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
حسین فارسی . [ ح ُ س َ ن ِ رِ ] (اِخ ) کمال الدین . یکی از علمای نحو. او راست : «تنقیح المناط» و «اساس القواعد».
حسین فارسی. [ ح ُ س َ ن ِ ] ( اِخ ) ابن زیدبن علی بن خدیجه فارسی مقلب به امام مظفر. او راست : «جامع ما فی القرآن من الاَّیات الناسخه و المنسوخه ». وی در 457 هَ. ق. 1065 م. درگذشته است. ( معجم المؤلفین از بروکلمان ذیل اول ص 722 ).
حسین فارسی. [ ح ُ س َ ن ِ رِ ] ( اِخ ) کمال الدین. یکی از علمای نحو. او راست : «تنقیح المناط» و «اساس القواعد».
حسین فارسی. [ ح ُ س َ ن ِ رِ ] ( اِخ ) کمال الدین. یکی از علمای نحو. او راست : «تنقیح المناط» و «اساس القواعد».
حسین فارسی . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن زیدبن علی بن خدیجه ٔ فارسی مقلب به امام مظفر. او راست : «جامع ما فی القرآن من الاَّیات الناسخه و المنسوخه ». وی در 457 هَ . ق . 1065 م . درگذشته است . (معجم المؤلفین از بروکلمان ذیل اول ص 722).
کلمات دیگر: