کلمه جو
صفحه اصلی

خس شیشه

فرهنگ فارسی

خسی که در سبد بر اطراف اوساط شیشه ها گذارند تا با هم خورده شکسته نشوند .

لغت نامه دهخدا

خس شیشه. [ خ َ س ِ شی ش َ / ش ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خسی که در سبد بر اطراف اوساط شیشه ها گذارند تا با هم خورده شکسته نشوند. ( آنندراج ) . خس و پنبه و خرده کاه که بین شیشه یا ظرفهای چینی گذارند که در صورت برخورد شیشه بهم یا ظرفهای چینی بهم شکسته نشوند :
خس شیشه ات گر مصلا شدی
ثواب نمازت دو بالا شدی.
ملاطغرا ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: