ضعیف و ناتوان . کم زور ضد فولاد بازو آنکه دستش کم قوت باشد .
سست بازو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سست بازو. [ س ُ ] ( ص مرکب ) ضعیف و ناتوان. ( آنندراج ). کم زور. ضدفولاد بازو، آنکه دستش کم قوت باشد. ( ناظم الاطباء ) :
سست بازو بجهل میفکند
پنجه با مرد آهنین چنگال.
سست بازو بجهل میفکند
پنجه با مرد آهنین چنگال.
سعدی.
کلمات دیگر: