کلمه جو
صفحه اصلی

حسین مغربی

فرهنگ فارسی

ابن علی بن حسین بن علی محمد بن یوسف بن بحرین بهرام معروف به وزیر مغربی و مکنی بابوالقاسم از فرزندان بلاش بن بهرام گور

لغت نامه دهخدا

حسین مغربی. [ ح ُ س َ ن ِ م َ رِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن سعیدبن عیسی اللاعی معروف به مغربی محدث و قاضی صنعاء بود. در 1048 هَ. ق. 1638/ م. متولد و در 1119 هَ. ق. / 1707 م. درگذشت. او راست : «البدرالتمام » در شرح حدیث «اخرجوا الیهود من جزیرة العرب ». ( معجم المؤلفین از البدر الطالع ج 1 ص 230 ) ( هدیة العارفین ج 1 ص 323 ).

حسین مغربی. [ ح ُ س َ ن ِ م َ رِ ] ( اِخ ) ابن علی بن حسین بن علی محمدبن یوسف بن بحرین بهرام معروف به وزیر مغربی و مکنی به ابوالقاسم از فرزندان بلاش بن بهرام گور ادیب. متولد 370 هَ. ق. 980/ م. وی در میافارقین در 418 هَ. ق. به 1027 م. درگذشت و جنازه اش به نجف ( کوفه ) حمل شد. او مدتی به وزارت رسید ودیوان شعر و کتبی چند تألیف کرد که از آن جمله است کتاب رجال و ذیل فهرست ابن الندیم. ( ذریعه ج 1 ص 113 )( وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 195 ) ( لسان المیزان ج 2ص 301 ) ( رجال نجاشی ) ( مرآت الجنان ج 3 ص 321 ) ( شذرات الذهب ج 13 ص 210 ) ( روضات ص 241 ) ( تنقیح المقال ج 1 ص 338 ) ( اعیان الشیعه ج 27 ص 6 ) ( هدیة العارفین ج 1 ص 308 ).

حسین مغربی . [ ح ُ س َ ن ِ م َ رِ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بن علی محمدبن یوسف بن بحرین بهرام معروف به وزیر مغربی و مکنی به ابوالقاسم از فرزندان بلاش بن بهرام گور ادیب . متولد 370 هَ . ق . 980/ م . وی در میافارقین در 418 هَ . ق . به 1027 م . درگذشت و جنازه اش به نجف (کوفه ) حمل شد. او مدتی به وزارت رسید ودیوان شعر و کتبی چند تألیف کرد که از آن جمله است کتاب رجال و ذیل فهرست ابن الندیم . (ذریعه ج 1 ص 113)(وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 195) (لسان المیزان ج 2ص 301) (رجال نجاشی ) (مرآت الجنان ج 3 ص 321) (شذرات الذهب ج 13 ص 210) (روضات ص 241) (تنقیح المقال ج 1 ص 338) (اعیان الشیعه ج 27 ص 6) (هدیة العارفین ج 1 ص 308).


حسین مغربی . [ ح ُ س َ ن ِ م َ رِ ] (اِخ ) ابن محمدبن سعیدبن عیسی اللاعی معروف به مغربی محدث و قاضی صنعاء بود. در 1048 هَ . ق . 1638/ م . متولد و در 1119 هَ . ق . / 1707 م . درگذشت . او راست : «البدرالتمام » در شرح حدیث «اخرجوا الیهود من جزیرة العرب ». (معجم المؤلفین از البدر الطالع ج 1 ص 230) (هدیة العارفین ج 1 ص 323).



کلمات دیگر: