کلمه جو
صفحه اصلی

رهانیده

فارسی به انگلیسی

unbound

فرهنگ فارسی

رهانده . نجات داده شده . خلاص گردانده .

لغت نامه دهخدا

رهانیده. [ رَ دَ / دِ ] ( ن مف ) رهانده. نجات داده شده. خلاص گردانده. ( از یادداشت مؤلف ). نَقَذ. ( منتهی الارب ). رجوع به رهانده و رهانیدن شود.


کلمات دیگر: