کلمه جو
صفحه اصلی

لعل لبی

فرهنگ فارسی

دارای لبی لعل فام بودن .

پیشنهاد کاربران

کبک لبی


کبک لب. [ ک َ ل َ ] ( ص مرکب ) که لبی چون کبک زیبا دارد. || مجازاًزیبالب. لعل لب، بمناسبت سرخی منقار او :
در گریه ٔ وداع تذروان کبک لب
طاووس وار پای گل آلود می بریم.
خاقانی.


کلمات دیگر: