فیروزی رستگاری
مفاز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مفاز. [ م َ ] ( ع اِمص ) فیروزی. ( ناظم الاطباء ). فوز. رستگاری. پیروزی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ( اِ ) رسیدنگاه . ( غیاث ) ( آنندراج ). || رَستن جای. ( مهذب الاسماء ). جای رستگاری و کامیابی : اًن َّ لِلمتقین مفازاً. ( قرآن 31/78 ).
نیست بر این کاروان این ره دراز
که مفازه زفت آمد یا مفاز.
نیست بر این کاروان این ره دراز
که مفازه زفت آمد یا مفاز.
مولوی ( مثنوی چ رمضانی ص 225 ).
کلمات دیگر: