کلمه جو
صفحه اصلی

مغنیسا

فرهنگ فارسی

( اسم ) بی اکسید طبیعی منگنز را گویند که سیاه رنگ است و در طبیعت مخلوط با سایر کانیها بسیار فراوان است . در صورتیکه متبلور باشد آن را پیروسوزیت گویند و بلورهایش بشکل منشورهایخاکستری تیره است . و بر اثر حرارت بسهولت اکسیژن را آزاد میکند از این جهت از اکسید کننده های بسیار خوب است و در صنعت درشیشه گری و بلور سازی از آن بعنوان صابون شیشه گری استفاده میکنند از این رو که ذرات کربن را که درشیشه مذاب موجود و موجب سیاه شدن رنگ شیشه است بااکسیژنی که آزاد میکند ترکیب مینماید و سبب روشنی و سفیدی رنگ شیشه میشود مغنیسی مغنسیا سنگ شیشه گران صابون شیشه سنگ سیاه شیشه گران رنگ سیاه مغل مغنیسیا.
شهری است در ولایت آیدین واقع در ۳۳ کیلومتری شمال شرقی از میرکه مرکز ولایت صاروخان است .

لغت نامه دهخدا

مغنیسا. [ م َ ] ( معرب ، اِ ) گلی باشد سیاه رنگ و آن را از کوه کاشان آورند و آن به مرقشیشا مانند بود. و بعضی گویند سنگی است الوان و بسیار سست و نرم که شیشه گران به کار برند و آن را سنگ سلیمانی گویند و به گچ رنگ شهرت دارد. ( برهان )( آنندراج ). اسم نبطی سنگی است قریب به مرقشیشا و به فارسی رنگ کاسه نامند و کاسه گران ظروف به او رنگ می کنند و از اکثر آن سرب حاصل می شود و آن پنج نوع می باشد: یکی سیاه و یکی مایل به سیاهی و دیگری سرخ و یکی سفید و یکی بیرون زرد اندرون سرخ. و محمدبن زکریا گوید که آن دو نوع است : یکی را شهبا نامند و انثی است و با نر می باشد و دیگری سرخ مایل به سیاهی و حدیدی و آن ذکر است. و به قول اکثر حدیدی او سیاه و ذهبی زرد و فضی سفید و نحاسی سرخ می باشد و در جمیع اقسام او نقطه های سفید و عیون ظاهر است و به قدری درخشندگی دارند و گدازنده زجاج و صاف کننده آنند و او را قابل رنگ گرفتن می سازند و به آهن نیز این فعل می کنند. ( تحفه حکیم مؤمن ). مغناسیا = مگنزی ( فرانسوی ) مأخوذ از یونانی مغنس . اکسید منیزیوم ، به رنگ خاک سفید، بی طعم ، غیرقابل حل در آب که آن را به منزله ضد اسیدو مسهل به کار برند. ( حاشیه برهان چ معین ). بی اکسید طبیعی منگنز را گویند که سیاه رنگ است و در طبیعت مخلوط با سایر کانیها بسیار فراوان است. در صورتی که متبلور باشد آن را پیرولوزیت گویند و بلورهایش به شکل منشورهای خاکستری تیره است. فرمولش Mno2 می باشد وبر اثر حرارت به سهولت اکسیژن را آزاد می کند، از این جهت از اکسیدکننده های بسیار خوب است و در صنعت شیشه گری و بلورسازی از آن به عنوان صابون شیشه استفاده می کنند، از این رو که ذرات کربن را که در شیشه مذاب موجود و موجب سیاه شدن رنگ شیشه است با اکسیژنی که آزاد می کند ترکیب می نماید و سبب روشنی و سفیدی رنگ شیشه می شود. مغنیسی. مغنسیا. مغنیسیا. سنگ شیشه گران. سنگ سیاه شیشه گران. صابون شیشه. رنگ سیاه. و رجوع به تذکره داود ضریر انطاکی ص 320 و فرهنگ اصطلاحات علمی ذیل پیرولوزیت و فرهنگ فارسی معین و مغنیسیا شود.

مغنیسا. [ م َ ] ( اِخ ) شهری است در ولایت آیدین ، واقع در 33 هزارگزی شمال شرقی ازمیر که مرکز ولایت صاروخان است. این شهر 36252 تن سکنه و مساجد و مدارس متعدد دارد. شهری است باستانی و باید دانست که در قدیم دو مغنیسا وجود داشته : یکی مغنیسای مآندر که کلنی تسالی ایونی بود و در دوران عظمت یونان باستان ،یکی از مراکز نیرومند و استوار بود و امروز خرابه های آن در نزدیکی روستای تک است ، و دیگری مغنیسای هرموس یا سیپیل که شهری است در لیدن ، کنار رود هرموس که آنتیوخوس سوم به سال 189 ق. م. در آنجا به دست سی پیون شکست خورد و امروز جزء کشور ترکیه است. چون مغناطیس در قدیم در نزدیکی این شهر کشف شد بدین جهت به زبان یونانی آن را «مغنتیس » نامیدند که مغناطیس محرف آن است. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و لاروس شود.

مغنیسا. [ م َ ] (اِخ ) شهری است در ولایت آیدین ، واقع در 33 هزارگزی شمال شرقی ازمیر که مرکز ولایت صاروخان است . این شهر 36252 تن سکنه و مساجد و مدارس متعدد دارد. شهری است باستانی و باید دانست که در قدیم دو مغنیسا وجود داشته : یکی مغنیسای مآندر که کلنی تسالی ایونی بود و در دوران عظمت یونان باستان ،یکی از مراکز نیرومند و استوار بود و امروز خرابه های آن در نزدیکی روستای تک است ، و دیگری مغنیسای هرموس یا سیپیل که شهری است در لیدن ، کنار رود هرموس که آنتیوخوس سوم به سال 189 ق . م . در آنجا به دست سی پیون شکست خورد و امروز جزء کشور ترکیه است . چون مغناطیس در قدیم در نزدیکی این شهر کشف شد بدین جهت به زبان یونانی آن را «مغنتیس » نامیدند که مغناطیس محرف آن است . و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و لاروس شود.


مغنیسا. [ م َ ] (معرب ، اِ) گلی باشد سیاه رنگ و آن را از کوه کاشان آورند و آن به مرقشیشا مانند بود. و بعضی گویند سنگی است الوان و بسیار سست و نرم که شیشه گران به کار برند و آن را سنگ سلیمانی گویند و به گچ رنگ شهرت دارد. (برهان )(آنندراج ). اسم نبطی سنگی است قریب به مرقشیشا و به فارسی رنگ کاسه نامند و کاسه گران ظروف به او رنگ می کنند و از اکثر آن سرب حاصل می شود و آن پنج نوع می باشد: یکی سیاه و یکی مایل به سیاهی و دیگری سرخ و یکی سفید و یکی بیرون زرد اندرون سرخ . و محمدبن زکریا گوید که آن دو نوع است : یکی را شهبا نامند و انثی است و با نر می باشد و دیگری سرخ مایل به سیاهی و حدیدی و آن ذکر است . و به قول اکثر حدیدی او سیاه و ذهبی زرد و فضی سفید و نحاسی سرخ می باشد و در جمیع اقسام او نقطه های سفید و عیون ظاهر است و به قدری درخشندگی دارند و گدازنده ٔ زجاج و صاف کننده ٔ آنند و او را قابل رنگ گرفتن می سازند و به آهن نیز این فعل می کنند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). مغناسیا = مگنزی (فرانسوی ) مأخوذ از یونانی مغنس . اکسید منیزیوم ، به رنگ خاک سفید، بی طعم ، غیرقابل حل در آب که آن را به منزله ٔ ضد اسیدو مسهل به کار برند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). بی اکسید طبیعی منگنز را گویند که سیاه رنگ است و در طبیعت مخلوط با سایر کانیها بسیار فراوان است . در صورتی که متبلور باشد آن را پیرولوزیت گویند و بلورهایش به شکل منشورهای خاکستری تیره است . فرمولش Mno2 می باشد وبر اثر حرارت به سهولت اکسیژن را آزاد می کند، از این جهت از اکسیدکننده های بسیار خوب است و در صنعت شیشه گری و بلورسازی از آن به عنوان صابون شیشه استفاده می کنند، از این رو که ذرات کربن را که در شیشه ٔ مذاب موجود و موجب سیاه شدن رنگ شیشه است با اکسیژنی که آزاد می کند ترکیب می نماید و سبب روشنی و سفیدی رنگ شیشه می شود. مغنیسی . مغنسیا. مغنیسیا. سنگ شیشه گران . سنگ سیاه شیشه گران . صابون شیشه . رنگ سیاه . و رجوع به تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 320 و فرهنگ اصطلاحات علمی ذیل پیرولوزیت و فرهنگ فارسی معین و مغنیسیا شود.



کلمات دیگر: