کلمه جو
صفحه اصلی

اطاره

فرهنگ فارسی

پرانیدن . رماندن و پرانیدن بپرانیدن . یا اطاره مال تقسیم کردن آن . بخش بخش کردن مال را . یا شکافتن . بلغت یمن .

لغت نامه دهخدا

اطاره. [ اِ رَ ] ( ع مص ) رجوع به اطارة شود.

اطارة. [ اِ رَ ] (ع اِ) رجوع به اِطار شود.


اطارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) پرانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ). رماندن و پرانیدن . (از اقرب الموارد). بپرانیدن . (زوزنی ). پراندن . || اطاره ٔ مال ؛ تقسیم کردن آن . تطییر. (از اقرب الموارد). بخش بخش کردن مال را. || شکافتن ، بلغت یمن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به اطارت شود.



کلمات دیگر: