پا دور اندازنده گشاده پا رونده
مفاج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مفاج. [ م ُ فاج ج ] ( ع ص ) پا دوراندازنده. گشاده پا رونده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): هو یمشی مفاجاً؛ او گشاده پا راه می رود. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مفاجة شود.
کلمات دیگر: