مفتولی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
منسوب به مفتول
لغت نامه دهخدا
مفتولی. [ م َ ] ( ص نسبی ) منسوب به مفتول. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به مفتول شود.
- میخ مفتولی ؛ نیک تراشیده و راست. ( یادداشت ایضاً ).
|| ( اِ ) قسمی کتیرا که پیچیده و حلزونی شکل است. ( یادداشت ایضاً ).
- میخ مفتولی ؛ نیک تراشیده و راست. ( یادداشت ایضاً ).
|| ( اِ ) قسمی کتیرا که پیچیده و حلزونی شکل است. ( یادداشت ایضاً ).
کلمات دیگر: