کلمه جو
صفحه اصلی

مفاحص

فرهنگ فارسی

جمع مفحص خانه مرغ سنگخوار

لغت نامه دهخدا

مفاحص. [ م ُ ح ِ] ( ع ص ) عیب و راز همدیگر را کاونده. ( ناظم الاطباء )( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

مفاحص. [ م َ ح ِ ] ( ع اِ )ج ِ مفحص. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). ج ِ مفحص ، خانه مرغ سنگخوار. ( آنندراج ). و رجوع به مفحص شود.

مفاحص . [ م َ ح ِ ] (ع اِ)ج ِ مفحص . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ مفحص ، خانه ٔ مرغ سنگخوار. (آنندراج ). و رجوع به مفحص شود.


مفاحص . [ م ُ ح ِ] (ع ص ) عیب و راز همدیگر را کاونده . (ناظم الاطباء)(از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: