مترادف مورب : اریب، خم، کج، مایل، معوج
متضاد مورب : راست
برابر پارسی : اوریب، کج، خمیده، کژ، اُریب، اُریبانه
oblique, diagonal
bevel, bias, cater-cornered, diagonal, glancing, oblique, slant, slantwise, transverse
اریب، خم، کج، مایل، معوج ≠ راست
مورب . [ م ُ وَرْ رَ ] (ص ) نعت مفعولی منحوت از «اریب » و «وریب » فارسی . وریب . اریب . این لفظ عربی نیست و گویا فارسی زبانان از لفظ اریب و وریب فارسی ، این صیغه ٔ مفعولی را ساخته اند. (از یادداشت مؤلف ). کج و معوج و دارای اریب . (ناظم الاطباء). خط و راه کج . این معنی از اریب فارسی گرفته شده است . (فرهنگ نظام ).
- حجاب مورب ؛ حجاب حاجب ، و آن پرده ای باشد میان دل و معده . (یادداشت مؤلف ).
- خط مورب ؛ خط کج و مایل . (از ناظم الاطباء).
اریب، اریبانه