کلمه جو
صفحه اصلی

کجایی

فرهنگ فارسی

( صفت ) ساکن متوطن باشنده : [ آن کس که ز شهر آشنایی است داند که متاع ما کجا یی است ] . ( نظامی لیلی و مجنون )

لغت نامه دهخدا

کجایی. [ ک ُ ] ( حامص ) کجا بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). || اَین َ. ( فرهنگ فارسی معین ) : یکی اضافت و یکی کجایی که به تازی اَین َ گویند. ( دانشنامه علائی ص 85 ).

دانشنامه عمومی

کجایی (ممسنی)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ممسنی در استان فارس ایران است. اما این روستا در کنار روستای عمویی هست و متعلق به منطقه جاوید است و ارتباطی با بکش ندارد ازقدمتی کهن برخورداراست و پیشینیان به ان تاگک می گفتند
این روستا در دهستان بکش یک قرار دارد و بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۸۰ نفر (۴۴خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

کجایی

کجایی = کوشی

لە کوێی؟

کیادری به زبان بیذوی
کیاوه به زبان بادرودی
کیاشتی بیذوی

کوشی

کجایانی تو

سلام کوثر

سلام کوثر جان

کوجای به دهکردی

where

به ترکی:هارداسان؟

??Where are you

به کوردی_ له چوی


کلمات دیگر: