tincture
تنطور
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
تنتور .
لغت نامه دهخدا
تنطور. [ ت َ ] ( از فرانسوی ، اِ ) تنتور. رجوع به تنتور در همین لغت نامه و کتاب کارآموزی داروسازی صص 248-250 و درمان شناسی ج 1 شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهاد رنگ زدن . مخلوط کردن
محلولی برای جرمگیری لوله فاضلاب و غیره. . .
کلمات دیگر: