سدشده، بسته شده، استوارکرده وبازداشته شده ( اسم ) ۱ - بسته شده : درحریم حرمتت از سد حفظ ایزدی راه یاجوج حوادث تا ابد مسدود باد . ( وحشی ) ۲ -استوار کرده . ۳- باز داشته شده .
فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) ۱ - بسته شده . ۲ - باز داشته شده .
لغت نامه دهخدا
مسدود. [ م َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی از سَدّ. رجوع به سد شود. || بازداشته شده. ( از منتهی الارب ). || استوار کرده و اصلاح نموده. || سدشده و بندشده و بسته شده. ( ناظم الاطباء ). گرفته. بسته. فراز. - مسدود شدن ؛ سد شدن و بند شدن و بسته شدن. ( ناظم الاطباء ). گرفتن. گرفته شدن. - مسدود کردن ؛ سد کردن و بند کردن و بستن. ( ناظم الاطباء ). گرفتن. برآوردن. استوار کردن راهی و رخنه ای و امثال آن را. || نزد اهل رمل ، شکلی است که یک مرتبه اوزوج و باقی مراتبش فرد باشد، و آن مقابل مفتوح است که یک مرتبه او فرد و باقی آن زوج باشد. و هر کدام از آنها به اول و دوم و سوم و چهارم تقسیم می شوند و از ترکیب آنها نبیره ها بدست می آید. و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
همه واژه عربی در فارسی اگهر به راستی عربی باشند اضافی اند و جز زشتی و ناتوانی زبان در پی ندارند به جای این واژه می توان از واژه بسته بهره برد راه مسدود است راه بسته است
شاید بهترین جایگزین واژه بن کردن ک در انگلیسی و پارسی یکی هست و درپارسی بند کردن میباشد بهترین باشد یادمه پدرم همیشه وقتی میگفت دهن بچه رو ببند میگفت دهن بچه رو بن کن
چفت و بست ( بسته به گزاره همراه با کارواژه های شدن، زدن و کردن )
�چفت و بست� را می توان همچنین با اندک چشم پوشی، جایگزین واژه ی از ریشه انگلیسی �بلوکه� نمود؛ نمونه: سه هموند حزب نامور به �جمهوری خواه� در مهستان نمایندگان �یانکی� ها، در نامه ای از �آنتونی بلینکن�، وزیر امور بیرونی این کشور خواستند تا گمانه ی آزاد شدن یک میلیارد دلار پول چفت و بست شده ( بلوکه شده ) ایران در کره جنوبی بود را باز نماید ( توضیح دهد ) .
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر: ب. الف. بزرگمهر هفتم فروردین ماه ۱۴۰۰ https://www. behzadbozorgmehr. com/2021/03/blog - post_508. html
این واژه از ریشه سد فارسی است که بر وزن مفعول عربی رفته